ترکیب شجاعت و تدبیر در کنار هم، مقدمه اسطوره شدن سردار سلیمانی بود
ترکیب شجاعت و تدبیر در کنار هم، مقدمه اسطوره شدن سردار سلیمانی بود، وی برای کارهایش منطق داشت، شجاعت و تدبیرش تنها در میدان نظامی نبود، او در میدان سیاست نیز همین‌گونه بود.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ شجاعت شهید سلیمانی برسر زبان ها پیچیده است اما شجاعت به تنهایی برای اسوه شدنش کافی نبود، سردار علاوه بر شجاع بودن، با تدبیر نیز بود، ممکن است افرادی را دیده باشید که شجاعت دارند امّا تدبیر و عقل لازم برای به کار بردن شجاعتی که دارند را ندارند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صاحب نیوز,برعکس، ممکن است برخی را دیده باشید که اهل تدبیر باشند امّا پای عمل و شجاعت که برسد می بینیم که هنری ندارند، ترکیب شجاعت و تدبیر در کنار هم، مقدمه اسطوره شدن سردار سلیمانی بود، وی برای کارهایش منطق داشت، شجاعت و تدبیرش تنها در میدان نظامی نبود، او در میدان سیاست نیز همین‌گونه بود.
*سپهبد سلیمانی یک قهرمان واقعی بود
دکتریدالله ولیخانی آزاده سرافراز کشور است که دیروز در کنج اسارت بود و امروز در مطب پزشکی خدمت می کند، این آزاده در این باره گفت و گو با خبرنگار صاحب نیوز با عرض تسلیت فرا رسیدن دومین سالگرد عروج ملکوتی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی اظهار داشت: سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از قهرمانای واقعی کشور بودند که نه تنها برای ایران بلکه برای کل دنیا حتی مسلمان و غیر مسلمان زحمت کشید.
ولیخانی با اشاره به فعالیت‌های این شهید والامقام در داخل کشور بیان کرد: در بحث سیلی که در لرستان و خوزستان آمد ایشان پیش قدم بود و برای جلوگیری کردن از خسارت‌های جدی وارد میدان شد.
این آزاده دهاقانی که 8 سال در اسارت به سر برده است گفت: سردار سلیمانی برای جلوگیری از بی امنی و جنگ در کشورمان وارد جبهه خارج از کشور شدند و جنگ را مهار کردند.
وی با بیان اینکه داعش مسئله ساده ای نبود ادامه داد: داعش واقعاً مسئله ای بود که دنیا را تهدید می کرد، ایشان از جان،مال و خانواده اش مایه گذاشت، واقعا آدم وارسته ای بودند و بدون هیچ چشم داشت و انتظاری برای حفظ نظام و انقلاب و دفاع از میهن تلاش کردند.
ولیخانی در ادامه گفت: ما که در جبهه بودیم بالاخره مشخص بود دشمنمان چه کسی است، سپهبد سلیمانی در جبهه ای بود که معلوم نبود بغل دستش چه کسی است، ممکن بود فردی که کنارش بود نفوذی باشد و بخواهد صدمه‌ای به ایشان بزند.
این آزاده دهاقانی در پایان گفت: سردار سلیمانی برای کشور و کلاً برا جامعه‌ی بشری زحمت کشید و به آن چیزی که آرزویش بود رسید، امیدوارم روحش سربلند باشد و همیشه ما بتوانیم رهرو او باشیم .
حاج قاسم از ریا و خودنمایی پرهیز می‌کرد، به دنبال مطرح کردن خود نبود، روبروی دوربین ها قرار نمی گرفت مگر اینکه در عمل انجام شده قرارش می دادند، به همین علت بود که خیلی از مردم او را نمی شناختند و موقعی که شهید شد کشفش کردند.
وی در چند عملیات مجروح شد اما برای بازگشت به جبهه طاقت نداشت، هرموقع موقعیتش پیش می آمد در کوتاه‌ترین زمان خود را به خط مقدم عملیات ها می رساند، به خاک جبهه دلبسته شده بود و زندگی آرام و بی دغدغه برایش معنایی نداشت.
روحش بی‌قرار ایجاد امنیت و آرامش ایجاد کردن برای هم نوعانش بود، راحتی اذیتش می کرد، گویی نذر کرده بود تا جان در بدن دارد بجنگد، با اینکه با تلاش و مجاهدتش امنیت کشور را برقرار کرده بود اما این امنیت را برای کشورهای همسایه نیز می خواست و برای کمک به آنها می شتافت.
او با تلاش های بی وقفه اش برای فلسطینی‌ها، دست آن ها را پر کرد، بگونه ای که یک منطقه کوچک مانند نوار غزه در مقابل اسرائیل ایستاد و بلاهایی سر او آورد که اسرائیلی ها قبول کردند پس از 48 ساعت آتش‌بس کنند.
بعنوان مشاور فعال در کنار نیروهای مؤمن، شجاع و جوان عراقی به عراق رفت، با مرجعیت معظم و دولت آن کشور و رفتن به کمک حزب‌الله در لبنان باعث شد که این مجموعه روز به روز قوی‌تر و موفق‌تر شود بطوری که آوازه اش در منطقه پیچید و به گوش همگان رسید.
همچنین با رفتن به مناطقی که آمریکا و اسرائیل برنامه‌های خاص برای آنجا داشتند، توانست افراد با استعدادی مثل ابومهدی المهندس که صاحب تمام تفکرات خود او باشند را کشف کند و باهمدیگر در عملیات ها موفق تر از پیش عمل کنند.
فردی فراجناحی بود نسبت به جریانات مختلف سیاسی که در زیر سایه انقلاب فعالیت می‌کنند مانند افراد یک خانواده با سلایق متفاوت نگاه می کرد، کلیت جامعه ایرانی را یک خانواده با سلایق مختلف می‌دانست بینشش هم‌گرایانه و تلاشش هم‌افزایانه بود.
برای وحدت و انسجام ملی تاثیر گذار بود و همیشه بر وحدت تاکید می کرد، بینش وسیع و جامع‌نگری داشت وجه تمایز افراد را برای خود زمینه نمی کرد بلکه بیشتر بر وجه مشترکات رویکردهای افراد و شخصیت‌ها و مجموعهها تأکید داشت.
همواره تلاش می‌کرد باورهای الهی اش را عمیق تر کند و بیشتر به معبودش نزدیک شود، خلق و خوی خدایی به خود گرفته بود، ایمان راستین داشت و در جهت انجام اعمال صالح کوتاهی نکرد، می دانست که ایمان، عمق و شخصیت انسان را استوار می کند و انسان را به کمال می رساند.
مطمئنا قرار گرفتن در این مسیر خالی از لطف نیست و دل کندن از وابستگی های دنیوی را به دنبال دارد، این مسیر بسته به نسبت وابستگی ها در دنیا می تواند برای هر شخص به گونه مختلفی سخت باشد، سردار در این مسیر دچار تزلزل نشد و قدم پس نکشید تا اینکه در نهایت به کمال رسید و به اوج خوشبختی اش رسید.
انتهای پیام/
برعکس، ممکن است برخی را دیده باشید که اهل تدبیر باشند امّا پای عمل و شجاعت که برسد می بینیم که هنری ندارند، ترکیب شجاعت و تدبیر در کنار هم، مقدمه اسطوره شدن سردار سلیمانی بود، وی برای کارهایش منطق داشت، شجاعت و تدبیرش تنها در میدان نظامی نبود، او در میدان سیاست نیز همین‌گونه بود.
,*سپهبد سلیمانی یک قهرمان واقعی بود
, *سپهبد سلیمانی یک قهرمان واقعی بود, *سپهبد سلیمانی یک قهرمان واقعی بود,دکتریدالله ولیخانی آزاده سرافراز کشور است که دیروز در کنج اسارت بود و امروز در مطب پزشکی خدمت می کند، این آزاده در این باره گفت و گو با خبرنگار صاحب نیوز با عرض تسلیت فرا رسیدن دومین سالگرد عروج ملکوتی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی اظهار داشت: سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از قهرمانای واقعی کشور بودند که نه تنها برای ایران بلکه برای کل دنیا حتی مسلمان و غیر مسلمان زحمت کشید.
,ولیخانی با اشاره به فعالیت‌های این شهید والامقام در داخل کشور بیان کرد: در بحث سیلی که در لرستان و خوزستان آمد ایشان پیش قدم بود و برای جلوگیری کردن از خسارت‌های جدی وارد میدان شد.
,این آزاده دهاقانی که 8 سال در اسارت به سر برده است گفت: سردار سلیمانی برای جلوگیری از بی امنی و جنگ در کشورمان وارد جبهه خارج از کشور شدند و جنگ را مهار کردند.
,وی با بیان اینکه داعش مسئله ساده ای نبود ادامه داد: داعش واقعاً مسئله ای بود که دنیا را تهدید می کرد، ایشان از جان،مال و خانواده اش مایه گذاشت، واقعا آدم وارسته ای بودند و بدون هیچ چشم داشت و انتظاری برای حفظ نظام و انقلاب و دفاع از میهن تلاش کردند.
,ولیخانی در ادامه گفت: ما که در جبهه بودیم بالاخره مشخص بود دشمنمان چه کسی است، سپهبد سلیمانی در جبهه ای بود که معلوم نبود بغل دستش چه کسی است، ممکن بود فردی که کنارش بود نفوذی باشد و بخواهد صدمه‌ای به ایشان بزند.
,این آزاده دهاقانی در پایان گفت: سردار سلیمانی برای کشور و کلاً برا جامعه‌ی بشری زحمت کشید و به آن چیزی که آرزویش بود رسید، امیدوارم روحش سربلند باشد و همیشه ما بتوانیم رهرو او باشیم .
,حاج قاسم از ریا و خودنمایی پرهیز می‌کرد، به دنبال مطرح کردن خود نبود، روبروی دوربین ها قرار نمی گرفت مگر اینکه در عمل انجام شده قرارش می دادند، به همین علت بود که خیلی از مردم او را نمی شناختند و موقعی که شهید شد کشفش کردند.
,وی در چند عملیات مجروح شد اما برای بازگشت به جبهه طاقت نداشت، هرموقع موقعیتش پیش می آمد در کوتاه‌ترین زمان خود را به خط مقدم عملیات ها می رساند، به خاک جبهه دلبسته شده بود و زندگی آرام و بی دغدغه برایش معنایی نداشت.
,روحش بی‌قرار ایجاد امنیت و آرامش ایجاد کردن برای هم نوعانش بود، راحتی اذیتش می کرد، گویی نذر کرده بود تا جان در بدن دارد بجنگد، با اینکه با تلاش و مجاهدتش امنیت کشور را برقرار کرده بود اما این امنیت را برای کشورهای همسایه نیز می خواست و برای کمک به آنها می شتافت.
,او با تلاش های بی وقفه اش برای فلسطینی‌ها، دست آن ها را پر کرد، بگونه ای که یک منطقه کوچک مانند نوار غزه در مقابل اسرائیل ایستاد و بلاهایی سر او آورد که اسرائیلی ها قبول کردند پس از 48 ساعت آتش‌بس کنند.
,بعنوان مشاور فعال در کنار نیروهای مؤمن، شجاع و جوان عراقی به عراق رفت، با مرجعیت معظم و دولت آن کشور و رفتن به کمک حزب‌الله در لبنان باعث شد که این مجموعه روز به روز قوی‌تر و موفق‌تر شود بطوری که آوازه اش در منطقه پیچید و به گوش همگان رسید.
,همچنین با رفتن به مناطقی که آمریکا و اسرائیل برنامه‌های خاص برای آنجا داشتند، توانست افراد با استعدادی مثل ابومهدی المهندس که صاحب تمام تفکرات خود او باشند را کشف کند و باهمدیگر در عملیات ها موفق تر از پیش عمل کنند.
,فردی فراجناحی بود نسبت به جریانات مختلف سیاسی که در زیر سایه انقلاب فعالیت می‌کنند مانند افراد یک خانواده با سلایق متفاوت نگاه می کرد، کلیت جامعه ایرانی را یک خانواده با سلایق مختلف می‌دانست بینشش هم‌گرایانه و تلاشش هم‌افزایانه بود.
,برای وحدت و انسجام ملی تاثیر گذار بود و همیشه بر وحدت تاکید می کرد، بینش وسیع و جامع‌نگری داشت وجه تمایز افراد را برای خود زمینه نمی کرد بلکه بیشتر بر وجه مشترکات رویکردهای افراد و شخصیت‌ها و مجموعهها تأکید داشت.
,همواره تلاش می‌کرد باورهای الهی اش را عمیق تر کند و بیشتر به معبودش نزدیک شود، خلق و خوی خدایی به خود گرفته بود، ایمان راستین داشت و در جهت انجام اعمال صالح کوتاهی نکرد، می دانست که ایمان، عمق و شخصیت انسان را استوار می کند و انسان را به کمال می رساند.
,مطمئنا قرار گرفتن در این مسیر خالی از لطف نیست و دل کندن از وابستگی های دنیوی را به دنبال دارد، این مسیر بسته به نسبت وابستگی ها در دنیا می تواند برای هر شخص به گونه مختلفی سخت باشد، سردار در این مسیر دچار تزلزل نشد و قدم پس نکشید تا اینکه در نهایت به کمال رسید و به اوج خوشبختی اش رسید.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه