اخبار داغ

نیم نگاهی به جهادی اقتصادی علما و مردم اصفهان در صنعت نساجی:

آقا نجفی اصفهانی و علمای اصفهان جلودار تولید ملی در کشور/ اصفهان منچستر شرق، از آغاز و رشد تا کارشکنی عوامل خارجی و واسطه ها

آقا نجفی اصفهانی و علمای اصفهان جلودار تولید ملی در کشور/ اصفهان منچستر شرق، از آغاز و رشد تا کارشکنی عوامل خارجی و واسطه ها
سفیر انگلستان در نامه‌ای می‌نویسد: «از قرار اطلاعاتی که از اصفهان می‌رسد علمای آنجا بر ضد تجارت خارجه می‌باشند. علمای مزبور نه به ملاحظه تعصب مذهبی بلکه صرفه شخص به معیت بعضی رؤسای تجار که در شرکت اسلامیه شریک می‌باشند، سعی بلیغ در فروش امتعه خود و رد مال التجاره خارجه دارند… بلکه در مساجد و سایر نقاط علناً می‌گویند که مردم نباید امتعه خارجه را بخرند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ اکثریث مردم ایران و گردشگران خارجی اصفهان را  به‌عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن تاریخ کشور ایران می‌شناسند اما این شهر تنها به فرهنگ و گردشگری ختم نمی‌شود. نصف‌جهان ایران جذابه هایی در خود جای داده که شاید اغلب افراد از کنار آن‌ها بدون توجه ساده گذر کنند اما نمی‌داند که در این شهر شاهکار هنرهای ایرانی وجود دارد، شاید به راحتی بتوان گفت، هرچقدر در رابطه با جاذبه‌های هنر و تمدن در نصف جهان پژوهش کنیم در وصف زیبایی هایش جمله‌ای نمی‌توان یافت.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صاحب نیوز,

هفته فرهنگی اصفهان بهانه‌ای شد تا نگاهی به برخی از صنعت‌ها در اصفهان داشته باشیم که شاید معروف نباشند ولی اعتبار هنر ایرانی محسوب می‌شوند.

,

در دوران قاجاریه اقتصاد ایران از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود. اقتصاد ملی در رکود کم‌ سابقه‌ای قرار داشت و سیل محصولات خارجی در بازار ایران روان بود. ایران که خود زمانی صادرکننده منسوجات با کیفیت خصوصا پارچه‌های ابریشمی بود به واردکنننده منسوجات تبدیل شده بود. اوژن فلاندن باستان‌شناس فرانسوی در بازدیدی از اصفهان در ۱۸۴۰ می‏نویسد: «از کارخانجات نساجی و اسلحه‏‌سازی و زربفت و مخمل‏ ایران که روزگاری محصولات آن به تمام مشرق زمین صادر می‏شد، خبری‏ نیست و همه نابود شده‌اند. محصولات ایران از بین رفته و بویژه همجواری با انگلستان نتیجه شومی بخشیده‌ است. زیرا مقدار زیادی محصول را به بهایی‏ بسیار نازلتر از آنچه در خود ایران ساخته می‏شود در بازارهای ایران بفروش‏ می‏رسانند.» همچنین جرج کرزن سیاست‌مدار انگلیسی در “کتاب ایران و قضیه ایران” می‌نویسد: «گذشته از اشیاء تجملی غربی‏ که طبقات بالا به آن معتاد شده‏اند، پوشاک همه طبقات جامعه، از مردان گرفته تا زنان، جملگی از غرب وارد می‏شود.ابریشم، ساتن و ماهوت برای طبقات‏ اعیان و قماش نخی و پنبه‏ای برای همه طبقات. لباس یک روستائی ساده از منچستر یا مسکو می‏آید و نیلی را که همسر او بکار می‏برد از بمبئی وارد می‏شود. در واقع از بالاترین تا پایین‌ترین مراتب اجتماعی بطور قطع وابسته و متکی به کالاهای غربی شده‏اند.»

,

 

,

, ,

علماء و روحانیون با درک خطر از بین رفتن اقتصاد ملی و استقلال سیاسی کشور با کمک تجار و بازرگانان معتمد دست به اقدامات عملی زدند که از این اقدامات می‌توان به تاسیس “شرکت اسلامیه” اشاره کرد. آقا نجفی اصفهانی به همراه و با کمک برادر خود آقا نورالله و میرزا ابوالقاسم زنجانی به همراهی بازرگانانی همچونحسین آقا امین‌الضرب اصفهانی، محمدحسین کازرونی،سلیمان خان رکن‌الملک شیرازی، کاکو حسین کازرونی و ملک‌التجار در سال 1316 ه.ق/1898 م. شرکت اسلامیه را با هدف تأمین منسوجات مورد نیاز مردم ایران و مقابله با وابستگی به خارج تاسیس کرد. ریاست این شرکت به عهده حاجی محمدحسین کازرونی بود که سابقه و تجربه اداره شرکت مسعودیه را دارا بود و چهار تن از بازرگانان اصفهان به عنوان وکلا و امنای اداره مرکزی اصفهان برگزیده شدند.

,

 

,

, ,

این شرکت به صورت سهامی عام اداره می‌شد. سرمایه شرکت 150 هزار تومان بود که به 15هزار سهم 10 تومانی تقسیم شده و به سهامداران فروخته شده بود. شرکت به سرعت با استقبال گسترده مردم در خرید سهام و همچنین محصولات خود مواجه شد و به تدریج شعبه‌هایی در بسیاری شهرها و همینطور در خارج از ایران ایجاد کرد. محل اصلی شرکت در اصفهان بود ولی شعبه‌هایی در شهرهای تهران، شیراز، بوشهر، مشهد، تبریز و حتی نمایندگیهایی را در خارج از کشور (لندن، کلکته، بمبئی، قاهره، استانبول، بغداد، مسکو و بادکوبه) تاسیس نمود. این شرکت ملی هسته اولیه کارخانجات بزرگ به سبک نوین در اصفهان و سایر شهرها شد و تا حدود زیادی احتیاجات ایران را به کشورهای خارجی محدود کرد.

,

مراجع بزرگ شیعه نیز به حمایت عملى از این شرکت برخاستند. حاج آقا نورالله و دیگر علما تمام لباس های خود را از پارچه های ایرانی تهیه می کردند. هشت تن از مراجع تقلید و علمای بزرگ به نام های آیت‌الله آخوند خراسانی، آیت‌الله سیداسماعیل بن سید صدرالدین عاملی، آیت الله حاج میرزا حسین نوری، آیت‌الله حاج میرزا خلیل، آیت الله سید محمدکاظم یزدی، آیت‌الله محمد غروی شربیانی، آیت الله محمدحسین مامقانی و آیت‌الله شیخ الشریعه اصفهانی ، پشتیبانی خود را از ایجاد این شرکت اعلام کردند. آخوند خراسانی به حمایت از این شرکت می‌پردازد و در نامه‌ای به مظفرالدین ‌شاه می نویسد: «چه بسیار شایسته است که اعلیحضرت شاهنشاه اسلامیان‌پناه، بذل مراحم ملوکانه در مشیت این شرکت اسلامیه که خشنودی حضرت امام عصر ــ ارواح‌العالمین له الفداء ــ و ترویج ملت بیضاء و تقویت دولت عظمی… است، خواهند فرمود، خود آن وجود اقدس در لبس‌البسه مصنوعه اسلامیه مقدم و به صدور امر ملوکانه در مساعدت این مطلب مهم وزرای عظام و اولیای فخام دولت ابدمدت را مفتخر فرمایند. و بر عموم رعایا و قاطبه مسلمین لازم است به مقتضای ”الناس علی دین ملوکهم تأسی و متابعت نمایند و خلع لباس ذلت را از خود بلبس لباس عزت البسه اسلامیه صاحب شرع را خوشنود دارند (کهن جامه خویش پیراستن/ به از جامه عاریت خواستن.» در روزنامه ثریا آمده است که وقتی پارچه‌های شرکت اسلامیه وارد نجف می‌شود، مراجع و علما جمع می‌شوند و لباس ساخت دست مسلمانها را می‌پوشند و می‌گویند ما به این لباس داخلی افتخار می‌کنیم.

,

عملکرد مالی‌ شرکت‌ نیز در سالهای‌ اولیه‌ نشان‌ داد که‌ ارزش‌ سهام‌ افزایش یافته و‌ مقدار زیادی سود نصیب‌ سهامداران‌ شده‌ است‌. روزنامه ثریا در این باره می‌نویسد: «… معلوم‌ و محقق‌ شده‌ است‌، که‌ در این‌ مدت‌ قلیله‌ این‌ شرکت‌ سود معتنابه‌ و منفعت‌ قابلی‌ به‌ شرکاء بخشیده‌ است‌. بنابراین‌ هر کس‌ از تبعه ایران‌ که‌ در آن‌ مملکت‌ میل‌ به‌ دخول‌ در این‌ شرکت‌ مقدسه‌ داشته‌ باشد، البته‌ پس‌ از آگاهی‌ از این‌ مراتب‌ به‌ هر میزان‌ و هر چند سهم‌ طالب‌ شرکت‌ باشد، ممکن‌ خواهد بود به‌ توسط‌ جناب‌ اجل‌ عالی‌ بلیط‌ اسهام‌ برای‌ ایشان‌ از اداره‌ شرکت‌ محترمه‌ ]به‌ خارج‌[ فرستاده‌ خواهد شد.»

,

تاسیس این شرکت واکنشها و بازتابهای زیادی را دربرداشته است. فعالیتهای اقتصادی شرکت اسلامیه موجب نگرانی انگلیسی‌ها شد و وزیرمختار انگلستان در نامه‌ای به امین‌السلطان حاکم اصفهان از بازگشت آقا نجفی به اصفهان شاکی است و معتقد است که حضور او در این شهر با توسعه شرکتهای خارجی در این شهر منافات دارد و این ترس هم بی مورد نبود زیرا در گزارشی که چارلز مارلینگ به میرزا حسن خان مشیرولدوله وزیر امور خارجه ایران می نویسد، از دخالت علما در امور اقتصادی شکایت کرده و می‌نویسد: «علمای اصفهان در تلاشند تا نگذارند امتعه اروپایی به فروش برسد. و به خریداران مهم ایرانی اخطار کرده‌اند که در مدت چهار ماه محاسبات خود را با تجارتخانه‌های اروپایی قطع کنند. و در ادامه از وزیر خارجه ایران می‌خواهد که ایشان احکامی را به کارگزاران اصفهان صادر کرده و از اقدامات فتنه‌انگیز این اشخاص جلوگیری کند.»

,

همچنین راه‌اندازی این شرکت با واکنش منفی سفارت انگلیس مواجه شد. سفیر انگلستان در نامه‌ای می‌نویسد: «از قرار اطلاعاتی که از اصفهان می‌رسد علمای آنجا بر ضد تجارت خارجه می‌باشند. علمای مزبور نه به ملاحظه تعصب مذهبی بلکه صرفه شخص به معیت بعضی رؤسای تجار که در شرکت اسلامیه شریک می‌باشند، سعی بلیغ در فروش امتعه خود و رد مال التجاره خارجه دارند… بلکه در مساجد و سایر نقاط علناً می‌گویند که مردم نباید امتعه خارجه را بخرند.» یکی از نشریات انگلیس هم در واکنش به تاسیس این شرکت نوشت: «معلوم می‌شود ایرانیان اندک اندک از خواب غفلت بیدار شده و قدر و اهمیت تجارت خاصه تجارت شرکت را نیکو دانسته و چیزی که در این شرکت اهمیت دارد این است که علمای این ملت در آن شرکت دارند و مشوق‌اند و اگر این شرکت معتبر شود سکته بزرگی به تجارت انگلیس در اصفهان بلکه در خلیج فارس وارد آید و باید تجار، نوعی رفتار کنند که در آینده بازار تجارت شان از رونق نیفتند و الّا بزودی باید منتظر خبر بود که بازار تجارت ما در اصفهان بسته شود».

,

شرکت اسلامیه علی‌رغم موفقیت‌های به دست آمده، به دلیل بی‌برنامه بودن و عدم حمایت تولیدکنندگان داخلی و همچنین کارشکنی‌های برخی عناصر سودجو و منفعت‌طلب راه سختی را پیمود، ولی با این حال مدت زمانی دوام آورد و به مبارزه با مصرف‌گرایی و نفوذ کالاهای وارداتی پرداخت.

,

اما این اقدام علما و مردم اصفهان راه را برای توسعه این صنعت در نصف جهان باز کرد و موجب توسعه این صنعت توسط دیگر صنعت گران در این خطه هنرپرور و صنعت محور شد.از جمله این کارخانه ها و اقدامات توسط فضل‌الله دهش و محمدحسین کازرونی بود.

,

, ,

عطاءالملک دهش در محله هفت دست اصفهان عمارتی داشت که بازمانده دوران صفوی بود و رو به ویرانی می‌رفت، او با هزینه خود عمارت را بازسازی و آن را به کارخانه‌ای نسبتاً بزرگ تبدیل کرد.

,

حدود یک سال بعد در مردادماه کارخانه وطن قسمت ریسندگی خود را افتتاح کرد. در سال ۱۳۰۵ تنها ۱۲ دستگاه در این کارخانه فعال بود، و بعد از حدود پنج سال، تعداد دستگاه‌ها به ۲۴ و تعداد کارگران به ۱۲۰۰ نفر افزایش پیدا کردند، سپس دولت صد هزار تومان وام با سررسید دوساله به این کارخانه داد تا بقیه دستگاه‌ها را وارد کند. پس از چند سال میان دو شریک کارخانه اختلاف افتاد و با وساطت مقاماتی چون سید حسن مدرس (نماینده مجلس وقت) بنا شد که دهش کارخانه را به محمدحسین کازرونی واگذار کنند.

,

, ,

اما دوران صعود و توالی پیشرفت برای کارخانه وطن خیلی طولانی نبود. این کارخانه در سال ۱۳۵۲ به شهرک صنعتی محمودآباد منتقل و زمین آن در هفت دست به قطعات کوچک تفکیک و فروخته شد.

,

ساختمان کارخانه وطن با آن دودکش‌های بلند و کارگاه‌های بزرگ، می‌توانست به یکی از بهترین موزه‌های اصفهان در حوزه صنعت نساجی تبدیل شود، اما باوجود تلاش‌های مکرر فعالان میراث فرهنگی اصفهان، تبدیل به نمایشگاه ماشین شد و هم‌اکنون تنها کارگاه کوچکی از آن در شهرک صنعتی جی اصفهان باقی‌مانده  است.

,

اما با وجود بحران‌های مالی و اجتماعی که کارخانجات اصفهان به آن گرفتار شدند، اما هنوز هم کسانی زیادی بودند که در همان زمان برای جهت‌گیری سرمایه شان کارخانجات نساجی تاسیس کردند، بر همین اساس چند  کارخانه نساجی دیگر در اطراف شهر اصفهان تأسیس شدند.
در حال حاضر برخی از این کارخانه‌ها از بین رفته‌اند و آثار کمی نیز از برخی دیگر باقی مانده، مانند صنایع پشم که به فضای سبز شهری تبدیل شده است، اما درباره‌ی تعدادی از کارخانه‌ها هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست و نمی‌توان از سرگذشت آن‌ها چیزی دانست.

,
,

مشخصات جغرافیایی این نسل از کارخانجات نساجی دور بودن آنها از شهر می‌باشد. رشد عوارض شهرداری که در هر سمینار از سنگینی این عوارض سخن به میان می‌آمد، موجب شد بجز کارخانه شهناز، باقی شرکت‌ها ترجیح بدهند در چند ده کیلومتری شهر کارخانه خود را بنا نمایند تا از بعضی عوارض شهرداری مصون و معاف باشند.

,

قیمت زمین در اطراف شهر نیز بسیار کمتر از زمین‌هایی بود که در داخل شهر قرار داشت، مشخصات فنی آنها نیز ماشین محور بودن آنها به جای انسان بود. هزینه بالای نگه داری کارگر (موضوع بیمه و مزایای دیگر) موجب شده بود صاحبان صنایع ترجیح بدهند دستگاه‌هایی وارد کنند که به کارگر کمتری نیاز باشد.

,

با وجود همه مسائل اگر به روند تاریخ نگاه کنیم دریافت می‌کنیم که همه این کارخانجات نساجی اصفهان در نسل اول یا دوم، با افزایش تولید داخلی در کنار واردات بی‌رویه پارچه و رسوخ یافتن الیاف مصنوعی باعث شد در صنعت نساجی اصفهان کار به جایی برسد که بازار شاهد روند نزولی قیمت پارچه باشد و به بحران‌های مالی کارخانجات دامن زده شود.

,

 

,

, ,

امیدواریم نگاه مدیران شهری نسبت به اندک عمارات و ساختمان‌های باقی مانده از کارخانه‌های نساجی اصفهان تغییر کند و آن‌ها بکوشند این بناها را به عنوان بخشی از تاریخ گذشته و هویت شهر حفظ کنند. شاید روزی فردی  حتی در یک جای دور با خواندن سرنوشت نساجی اصفهان راهی اندیشیده کند تا یک موزه صنعت نساجی در قطب صنعت نساجی ایران و منچستر شرق راه‌اندازی کند همانگونه که روزی صحبت بر سر این بود که کارخانه ریسباف، به عنوان موزه صنعت نساجی اصفهان انتخاب شود.

,

دور نیست که روزی برسد که آجرها و عمارات کارخانه‌های ریسباف، صنایع‌پشم همانند چهلستون و عالی قاپو ارزش پیدا کنند تا دیگر هیچ کس توانی نداشته باشد که به آسانی کلنگ بر ریشه آنها بزند و به جای آنها آپارتمان و پارکینگ بنا کند.

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه