جامعه ما یا افراط میکند یا تفریط. یا از یک موضوع بت میسازد یا آن آنرا با خاک یکسان میکند. ربنای شجریان با همه جذابیتهایش پخش نمیشود اما این مهم نیست آنچه مهم است اینکه چرا اجازه میدهیم شخصی مثل شجریان اینقدر راحت بازیچه افرادی از مخالفان نظام شود. آیا شجریان مقصر است یا مسئولین فرهنگی کشور؟[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه اطلاع رسانی خبرنگار، جامعه ما همیشه یک جامعه احساسی پر از هیجان های کاذب بوده است که یک لحظه فوران میکند و لحظه ای دیگر ساکت خاموش نظاره گر است. گاهی اوقات در جامعه ما یک اتفاق آنچنان تیتر میشود که از کوچک و بزرگ، پیر و جوان و زن و مرد همه را با خود همراه میکند و گاهی هم چنان از برخی اتفاقات مهم و رویداد های خبری بی تفاوت رد میشویم که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, پایگاه اطلاع رسانی خبرنگار، ,چند سالی است در آستانه ماه مبارک رمضان یک حاشیه همیشگی در جامعه ما مطرح میشود و آن هم داستان منع پخش آواز مشهور ربنا با صدای محمد رضا شجریان است.
,البته این موضوع طرفداران و مخالفان جدی خود را دارد. عدهای سخت بر این نظر هستند که الا وبلا باید صدای شجریان پخش شود چرا که این صدا مختص جامعه ایرانی است و این ربنا جزء آثار فرهنگی مملکت محسوب میشود. این عده چنان بر این امر اصرار دارند و آنقدر از این موضوع استفاده ابزاری میکنند و در برخی موارد به عدم پخش این آواز، نظام و حاکمیت را هم زیر سؤال میبرند. جالبتر آنکه وقتی نگاهی کوتاه بر افکار آنان میاندازیم متوجه خواهیم شد که این افراد به اصطلاح کاسه داغ تر از آش هیچ تقیدی به نماز و روزه و احکام شرعی نداشتهاند ولیکن وقتی موضوع ربنای استاد شجریان به میدان میآید چنان سینه چاک از این آواز حمایت میکنند که گویی در عرفان گوی سبقت را از همه ربوده اند.
,در آن سو نیز عده ای وجود دارند که ساز مخالف خود را علیه "ربنا" کوک کردهاند و بر این دلیل ابراز مخالفت دارند که محمدرضا شجریان بر خلاف آرمانها و اصول همان مردمی که همیشه از آنان دم میزند رفتار کرده و با رسانههای معاند نه تنها مصاحبه کرده است بلکه هرچه دل تنگش خواسته است بر زبان جاری ساخته و ابزاری خوب برای سو استفاده دشمنان جمهوری اسلامی را فراهم نموده است.
,این افراد معتقدند که شجریان اعتقادی به دین و نظام ندارد و دلیل آن هم برخی مصاحبهها و عکسهای وی با افراد ضد نظام در تورهای کنسرت خود در خارج از کشور است. این افراد به این جملات متأثرکننده استاد شجریان استناد میکنند که در بخش ذیل آورده شده است:
,شجریان در مصاحبه با بیبیسی فارسی میگوید:
,"بنده با پخش تصویر آقای خمینی (ره) بر روی ترانه «ایران ای سرای امید» مخالفت داشتم."
, بنده با پخش تصویر آقای خمینی (ره) بر روی ترانه «ایران ای سرای امید» مخالفت داشتم,"آن آهنگ یک حالت رستاخیزی را در جامعه نشان میدهد. اما دیدم که اینها روی این آهنگ تصویر آقای خمینی را نشان میدهند!! که دارد از پله های هواپیما پایین می آید، خوب، من این آهنگ را برای ایشان نخواندم که! و دیدم که صدا و سیمای جمهوری_اسلامی دارد از آهنگهای من سوءاستفاده اینجوری میکنند."...
,شجریان در همان مصاحبه که همزمان با فتنه 88 نیز بودمدعی میشود:
,"در جامعه ایران یک خشم فرو خورده «علیه جمهوری اسلامی وجود دارد" و معقتد است که "مردم و حکومت در برابر یکدیگر ایستاده اند.!"
, "در جامعه ایران یک خشم فرو خورده «علیه جمهوری اسلامی وجود دارد" ,البته او در همین مصاحبه پا را از مخالفت با نظام فراتر گذاشته و به دین مبین اسلام دست اندازی میکند. آن هم با این جمله که: "اینها 1400 سال است که با هنر کنار نیامدهاند و نخواهند آمد و غیره ..."
, اینها 1400 سال است که با هنر کنار نیامدهاند و نخواهند آمد و غیره ...,اما با همه این تفاسیر اخیرا استاد شجریان در مصاحبه ای با روزنامه ایران سخنان جالبی را مطرح کرده است که به مزاج دوستان ضد انقلاب خوش نمیآید. وی در این مصاحبه که به صورت تیتروار در زیر آورده شده است بیان میدارد:
,من با نظام جمهوری اسلامی مخالف نیستم/ ادعای مخالفت من با اصل جمهوری اسلامی، ستم است/ سخت جلوی احزاب سیاسی مانند حزب توده و منافقین که میخواستند از موقعیت هنری من سوءاستفاده کنند ایستادم/ مردم می خواهند موسیقی گوش کنند نه شعار سیاسی/ وقتی دیدم در کنسرتم علیه جمهوری اسلامی شعار می دهند، نخواندم/ ما روحانیت و دین را قبول داریم.
, من با نظام جمهوری اسلامی مخالف نیستم/ ادعای مخالفت من با اصل جمهوری اسلامی، ستم است/ سخت جلوی احزاب سیاسی مانند حزب توده و منافقین که میخواستند از موقعیت هنری من سوءاستفاده کنند ایستادم/ مردم می خواهند موسیقی گوش کنند نه شعار سیاسی/ وقتی دیدم در کنسرتم علیه جمهوری اسلامی شعار می دهند، نخواندم/ ما روحانیت و دین را قبول داریم.,,
* در نظام جمهوری اسلامی که همه آن را پذیرفتند، یک آدمی میآید یک کار اشتباهی میکند. ما به او تذکر میدهیم. این تذکر دلیل آن نیست که با نظام جمهوریت مخالفیم. این آدم اشتباهی کرده و دروغی گفته است به او تذکری میدهیم. یا وقتی به یک نفر میگوییم تو حق توهین کردن به مردم را نداری این درافتادن با کل نظام نیست. عدهای میخواهند سوءاستفاده کنند که چون این شخص به وزیر یا رئیسجمهور گفته این کار را اشتباه انجام دادی، پس این آدم با اصل جمهوری مخالف است که این ستم است.
,,
* من سخت جلوی کسانی که فعال سیاسی بودند یا احزاب سیاسی که میخواستند از موقعیت هنری من سوءاستفاده کنند ایستادم. من گفتم این سالن، سالن کنسرت است و مردم آمدهاند صدای ساز و صدای مرا بشنوند و خواستم آنها از سالن بیرون بروند. به آنها گفتم شما حق ندارید در این سالن اعلامیه پخش کنید یا شعار بدهید چرا که این کار سوءاستفاده از یک موقعیت است. برای مثال سال 68 چندین بار کسانی که دیدگاه سیاسی داشتند در کنسرت من اخلال ایجاد کردند. یک دفعه دیدم برگزارکننده که خودش وابسته به فلان حزب بود و داشت تبلیغ میکرد که فلان حزب متولی این کنسرت است.
,یک بار حزب توده این کار را کرد، یک بار مجاهدین (منافقین) این کار را کردند. هر بار یکی از اینها سراغ ما میآمدند و تقاضاهایی داشتند و من مجبور شدم کنسرت را تعطیل کنم و اعلامیه دادم به دلیل اخلال در کنسرت، این کنسرت تعطیل است. برای اینکه ما برای این حرفها اینجا نیامده ایم. آنهایی که اهداف سیاسی دارند دنبال یک جمعیتی مفت و مجانی میگردند که آنجا اعمال سلیقه کنند. من گفتم حق این کار را ندارید چون مردم به خاطر من و گروهم آمده بودند که موسیقی گوش کنند، آنها نیامدهاند که شعار سیاسی گوش کنند.
,,
* چندین سال پیش از این نیز کنسرتی در شهر استکهلم با گروه عارف به سرپرستی زنده یاد پرویز مشکاتیان داشتیم به محض حضور ما در صحنه گروهی شروع کردند به شعار دادن، تا نشستیم دیدیم از این طرف و آن طرف شعارهایی بر ضد جمهوری اسلامی سردادند. بچههای گروه همه ناراحت شدند. بعد از اندکی متوجه شدم یک عدهای خاص، با برنامه ریزی که از قبل تدارک دیده شد رفتهاند بلیتها را خریدهاند و اکثریت جمعیت سالن را آنها تشکیل دادهاند. وقتی اینها شعار دادند ما فقط نشستیم و گوش کردیم و اینها شعارهایشان را دادند. دیدند ما هیچ کاری نمیکنیم. یک عده از مردم عادی هم که آمده بودند هم دست زدند که ما کارمان را شروع کنیم. من هم به پرویز گفتم که تصنیف آخر را اجرا کنیم و بعد برویم. ما دو قسمت برنامه داشتیم در هر کدام پنج تصنیف بود که فقط تصنیف آخر را اجرا کردیم و بلند شدیم و رفتیم بیرون و بچهها سازهایشان را هم آوردند. به کسی که برنامه را اعلام میکرد گفتم پشت میکروفون بگوید به احترام کسانی که از راههای دور و نزدیک بلیت خریده و آمده بودند ما این تصنیف را اجرا کردیم به اعتراض از این بیحرمتی که اینها به ساحت هنر و شما مردمان داشتند، کنسرت را تعطیل میکنیم و پولهایتان را پس بگیرید و بروید. بعداً معلوم شد برگزارکننده خودش با اینها دستش یکی بوده که من پشت صحنه آمدم هرچه توانستم به او گفتم.
,به دلیل همین اخلال در این کنسرت، سه کنسرت دیگر را اصلاً برگزار نکردیم. کلی هم شخص خودم ضرر و زیان برای کنسرتها دادم، مخارج و پول سالن هم افتاد گردن من و همه را پرداخت کردم. هیچ کس نیست که بگوید آفرین شجریان که این کارها را کردی! من نمیخواستم کار سیاسی بکنم. ما از سیاست به دور هستیم اما عدهای کار سیاسی میکنند.
,,
شجریان واقعی کدام است؟
, شجریان واقعی کدام است؟,آنچه مورد بحث ما است اینکه، جامعه ما یا افراط میکند یا تفریط. یا از یک موضوع بت میسازد یا آن آنرا با خاک یکسان میکند .بهرجهت ربنای شجریان با همه جذابیت هایش پخش نمیشود.اما این مهم نیست آنچه مهم و باید دغدغه باشد اینکه چرا اجازه میدهیم شخصی مثل شجریان اینقدر راحت بازیچه افرادی از مخالفان نظام و آرمان های این کشور شود.ایا شجریان مقصر است یا مسئولین فرهنگی کشور؟
,اینکه وی از ابتدای انقلاب به خاطر لغو برخی کنشرتها و ناملایمات از سوی افرادی که در حاکمیت دارای پست و مقام بودهاند، دلخور و سرد شده است، شاید حق داشته، لیکن اینکه بخواهد در شبکههای معاند بر خلاف ارمانهای این مرز بوم و اعتقادات ملتش براحتی سخن بگوید از شخصی مثل استاد محمد رضا شجریان پذیرفته نیست. چرا که وی همیشه کباده این موضوع را داشته است که برای این مردم و برای اعتقادات این کشور خوانده است.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه