عضو هیئت داوران جشنواره موسیقی جوان عنوان کرد؛
جشنواره موسیقی جوان؛ سکویی برای پرواز یا حلقهای گمشده در حمایت
جشنواره موسیقی جوان، تنها رویداد تخصصی برای عرضه استعدادهای نسل تازه موسیقی است؛ جایی که نقد و دلگرمی در کنار هم میتواند موتور پیشرفت باشد. اما در پس این فرصت، خلأ حمایت پایدار، کمبود آموزش اصولی و نبود بستر اجرای زنده، چالشهایی جدی را پیش روی جوانان موسیقی قرار داده است.
عبدالنقی افشارنیا، نوازنده نی و عضو هیئت داوران جشنواره موسیقی جوان در گفت و گو با شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ عنوان کرد: جشنواره موسیقی جوان، به مثابه یک رویداد فرهنگی سالانه، نقشی انکارناپذیر در اکوسیستم موسیقی کشور ایفا میکند. این رویداد، فراتر از یک رقابت صرف، فرصتی مغتنم برای هنرمندان جوان محسوب میشود تا مسیر رشد و پیشرفت خود را هموارتر سازند و ارتباطات اثربخشتری با جامعه هنری برقرار نمایند.
بستر تخصصی؛ پنجرهای به سوی دیده شدن
افشارنیا، جشنواره موسیقی جوان را نه تنها یک رویداد، بلکه تنها فضایی میداند که هنرمندان جوان فرصت مییابند تا آثار خود را به صورت تخصصی ارائه دهند. در جامعهای که بسترهای اجرای زنده، به ویژه برای هنرمندان جوان و کمتر شناخته شده، محدود و محدودتر میشود، جشنواره به عنوان یک سکوی پرتاب عمل میکند. این فضا به هنرمندان اجازه میدهد تا با ارائه آثار خود، نه تنها توانمندیهایشان را به نمایش بگذارند، بلکه با دیگر هنرمندان، اساتید و حتی مخاطبان بالقوه ارتباط برقرار کنند. این ارتباطات، دریچهای است به سوی شناخت و ارزیابی جایگاه واقعی هنرمند در دنیای موسیقی. در این بستر، هنرمند میتواند بازخوردهای تخصصی دریافت کند و جایگاه خود را در این عرصه بسنجد، امری که در غیاب چنین رویدادهایی، به امری دشوار و گاه ناممکن بدل میگردد.
نقد و دلگرمی؛ سوخت موتور پیشرفت
وی افزود: یکی از جنبههای کلیدی جشنواره، فرصتی است که برای "نقد سازنده" فراهم میآورد. پس از ماهها و سالها تمرین، پشتکار و خلق اثر، هنرمند جوان در فضایی قرار میگیرد که آثارش مورد ارزیابی قرار میگیرد. این ارزیابی، صرفاً به معنای سنجش سطح فنی یا هنری یک اثر نیست، بلکه به هنرمند کمک میکند تا "نقاط ضعف و قوت خود را بشناسد." بازخوردهای صادقانه و تخصصی که از سوی داوران و اساتید ارائه میشود، ارزشی فراتر از هر جایزه دارد. این بازخوردها، اگر به درستی دریافت و تحلیل شوند، میتوانند "انگیزهای برای پیشرفت" او محسوب شوند. درک نقاط کور در اجرا، تنظیم، یا حتی انتخاب قطعه، هنرمند را به سوی بهبود و ارتقای سطح کیفی آثارش سوق میدهد. همچنین، حضور در میان جمعی از همتایان و اساتید، خود میتواند منبع "دلگرمی" و روحیهی بخشی برای ادامه مسیر باشد.
ارزش افزوده برای هنرمندان شهرستانی؛ امیدی در دوردست
این نوازنده برجسته با اشاره به اهمیت دوچندان جشنواره برای هنرمندان خارج از پایتخت و نیز دشواری دسترسی به این هنرمندان گفت: جشنواره موسیقی جوانان را میتوان به مثابه تنها دریچه امید برای دیده شدن این استعدادها قلمداد کرد. در شهرهای کوچک و حتی متوسط، فرصتهای اجرای زنده، دسترسی به اساتید برجسته، و حتی امکان برقراری ارتباط با جامعه وسیعتر هنری، بسیار محدود است. در چنین شرایطی، جشنواره موسیقی جوان به عنوان تنها بستر شناخته شدهای عمل میکند که هنرمندان شهرستانی میتوانند با هزینهی کمتر و در قالبی سازمانیافته، آثار خود را به نمایش بگذارند و در معرض دید داوران و کارشناسان قرار دهند. البته، این نکته نیز حائز اهمیت است که فرصت اجرا در آن محدود است، به این معنا که با وجود اهمیت بسیار، این جشنواره تنها بخشی از نیازهای این هنرمندان را پوشش میدهد و نمیتواند جایگزین تمام بسترهای لازم برای رشد آنان باشد. با این حال، همین فرصت محدود نیز برای بسیاری از آنان، نوری در تاریکی است.
چالشهای بزرگ پیش روی جوانان موسیقی
وی افزود: علیرغم اهمیت جشنواره موسیقی جوان، هنرمندان جوان با موانع و چالشهای متعددی روبرو هستند که درک و رسیدگی به آنها برای شکوفایی استعدادهای موسیقی کشور امری ضروری است. این چالشها، ابعاد مختلفی از مسیر هنری جوانان را تحت تاثیر قرار میدهد.
افشارنیا تصریح کرد: کمبود فرصتهای اجرای زنده، چه در قالب جشنوارهها و چه در کنسرتهای عمومی، به عنوان مهمترین مانع پیش روی هنرمندان جوان مطرح میشود. اجرای زنده، تنها بستری است که هنرمند میتواند با مخاطب ارتباط مستقیم برقرار کند، بازخوردهای آنی را دریافت نماید و تسلط خود بر ساز یا صدا را به محک تجربه بگذارد. این کمبود، نه تنها امکان سنجش دقیق سطح توانایی هنرمند را از او سلب میکند، بلکه مسیردهی صحیح به فعالیتهای آتی او را نیز با اختلال مواجه میسازد. بدون تجربه اجرا، هنرمند نمیتواند نقاط ضعف خود را در مواجهه با مخاطب شناسایی کند و برای رفع آنها برنامهریزی نماید. همچنین، کمبود اجرای عمومی، به ویژه در شهرستانها، باعث میشود استعدادهای درخشان حتی فرصت دیده شدن در جامعه خود را نیز نداشته باشند. این امر، علاوه بر سرخوردگی هنرمند، به کلیت موسیقی کشور نیز آسیب میزند، چرا که بخشی از پتانسیل خلاق جامعه به هدر میرود.

این عضو هیئت داوران جشنواره موسیقی جوان بیان کرد: فاصله جغرافیایی و عدم دسترسی کافی به اساتید برجسته، یکی دیگر از چالشهای کلیدی است که کیفیت آموزش و در نتیجه، خروجی کار هنرمندان را تحت تاثیر قرار میدهد. در ایران، تمرکز اساتید برجسته و مراکز آموزشی معتبر موسیقی، عمدتاً در پایتخت است. این تمرکز، دسترسی هنرمندان شهرستانی به آموزشهای باکیفیت را دشوار میسازد. هنرمندان جوان در شهرستانها، اغلب ناچارند با اساتیدی کار کنند که شاید دانش و تجربه کافی برای هدایت صحیح آنان را نداشته باشند. این شکاف آموزشی، منجر به شکلگیری هنرمندانی میشود که شاید در ظاهر تکنیکی را اجرا میکنند، اما در عمق، با مفاهیم صحیح نوازندگی، درک موسیقایی، و خلاقیت واقعی فاصله دارند. این امر، روند پیشرفت هنرمندان را کند کرده و در نهایت، کیفیت کلی موسیقی تولید شده در کشور را کاهش میدهد.
وی در این خصوص افزود: یکی از تلخترین واقعیتها برای هنرمندان جوان، چالشهایی است که پس از بازگشت به شهرهای خود با آنها روبرو میشوند. بسیاری از هنرجویانی که با شور و شوق در جشنواره شرکت میکنند و شاید حتی موفقیتهایی نیز کسب میکنند، پس از پایان رویداد و بازگشت به شهر و دیار خود، با معضلاتی چون بیکاری، نبود استاد، و مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند. جشنواره، هرچند بستری برای دیده شدن است، اما لزوماً به معنای گشایش فرصتهای شغلی پایدار یا فراهم آوردن امکان ادامه تحصیل و کسب تجربه نیست. این هنرمندان، پس از بازگشت، اغلب در خلاء رها میشوند و انگیزه و انرژی اولیه خود را از دست میدهند. نبود یک سیستم حمایتی منسجم که بتواند این استعدادها را پس از جشنواره نیز پشتیبانی کند، و امکان ادامه فعالیت حرفهای را برایشان فراهم آورد، یکی از بزرگترین نقاط ضعف سیستم حمایتی موسیقی کشور است. این مسئله، چرخه معیوبی را شکل میدهد که در آن، استعدادهای جوان پس از درخشش اولیه، به دلیل فقدان بستر مناسب، از صحنه موسیقی کنار میروند.
اهمیت آموزش اصولی و مستمر
افشارنیا با بیان اینکه آموزش، سنگ بنای هر فعالیت هنری است و در موسیقی، جایگاه ویژهای داردگفت: نباید از اهمیت آموزش اصولی و مستمر غافل شد.
وی معتقد است که کیفیت آموزش، نقشی تعیینکننده در مسیر هنری فرد ایفا میکند. آموزش، مسیر هنری فرد را تعیین میکند. فردی که از ابتدا با اصول صحیح نوازندگی، تئوری موسیقی، و درک هنری آشنا میشود، در مسیری قرار میگیرد که احتمال موفقیتش بسیار بالاتر است. در مقابل، فقدان آموزش صحیح، هنرمند را از جایگاه واقعی خود بیاطلاع نگه میدارد. این بیاطلاعی، نه تنها درک او از سطح تواناییهایش را مختل میکند، بلکه مانع از نقدپذیری او میشود. هنرمندی که با اصول آشنا نیست، قادر به درک صحیح نقدهای سازنده نیست و ممکن است آنها را شخصی یا بیمورد تلقی کند. این امر، همچنین مانع از تشویق حیح او میشود؛ چرا که تشویق باید بر پایه استحقاق و پیشرفت واقعی باشد، نه صرفاً تلاش ظاهری. در نهایت، فقدان آموزش صحیح، مانع از برقراری ارتباط موثر با جامعه هنری نیز میشود، چرا که درک متقابل و زبان مشترک هنری، بر پایههای آموزشی استوار است.
وی افزود: مسئله کیفیت تدریس در سطوح مختلف، از هنرستان تا دانشگاه، یکی از دغدغههای اصلی جامعه موسیقی ماست. صرف داشتن مدرک تحصیلی، تضمینکننده توانایی تدریس نیست. در بسیاری از موارد، شاهد آن هستیم که افرادی با داشتن مدارک دانشگاهی، فاقد توانایی لازم برای انتقال مفاهیم و تربیت هنرجویان هستند. این پدیده میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله عدم تناسب سرفصلهای آموزشی با نیازهای روز، یا ضعف در مهارتهای انتقال دانش.
افشارنیا به یکی از دلایل مهم این امر اشاره میکند: "در برخی موارد، افراد به دلیل نبود فرصتهای شغلی دیگر، ناگزیر به تدریس روی میآورند. این رویکرد، که تدریس را به عنوان یک شغل درجه دوم یا پناهگاهی از بیکاری تلقی میکند، میتواند "به افت کیفیت آموزش منجر شود. هنرجویان، ناخودآگاه این بیانگیزگی و عدم تسلط را در استاد حس میکنند و این امر، بر روند یادگیری آنها تاثیر منفی میگذارد.
پیریزی نادرست آموزش؛ زنگ خطری برای بقا
افشارنیا بیان کرد: کاهش شدید یا حتی نبود دانشجو در رشتههایی مانند ساز نی در مقاطع عالی، نشاندهنده ضعف در پایههای آموزشی است که باید به طور جدی به آن پرداخته شود. این مسئله، نه تنها یک دغدغه برای ساز نی، بلکه میتواند هشداری برای بقای بسیاری از سازها و شاخههای موسیقی سنتی باشد. وقتی در پایههای آموزشی، یعنی در مقاطع ابتدایی و متوسطه، آموزش به درستی انجام نشود و علاقهمندی لازم در افراد ایجاد نگردد، طبیعی است که در مقاطع عالی، شاهد ریزش دانشجو باشیم. این وضعیت، نشاندهنده یک چرخه معیوب است که از مدارس موسیقی شروع شده و تا دانشگاهها ادامه مییابد. برای احیای این رشتهها و حفظ سرمایههای فرهنگی کشور، لازم است به صورت ریشهای در کیفیت آموزش و نحوه جذب و علاقهمند کردن جوانان به این سازها و هنرها بازنگری شود.
کاهش گرایش به ساز نی زنگ خطری برای موسیقی سنتی
وی تصریح کرد: ساز نی، با قدمتی دیرینه در موسیقی ایرانی و صدایی که گویی از اعماق جان برمیآید، همواره جایگاهی ویژه در میان سازها داشته است. اما اخیراً شاهد کاهش گرایش به یادگیری و نوازندگی این ساز هستیم، پدیدهای که باید آن را زنگ خطری برای کل موسیقی سنتی تلقی میکند. علیرغم در دسترس بودن و قیمت مناسب ساز نی، که دو عامل مهم در محبوبیت یک ساز محسوب میشوند، شاهد کاهش گرایش به این ساز هستیم.
وی ریشه این مشکل را نه در ذات ساز، بلکه در ضعف آموزش و نبود فضایی برای نقد، تشویق و ارتباط هنرمندان میداند. وقتی آموزش صحیح و اصولی به درستی ارائه نشود، و اساتید توانمند نتوانند هنرجویان را به درستی هدایت کنند، علاقه اولیه نیز به مرور از بین میرود. علاوه بر این، فقدان فضایی برای نقد باعث میشود هنرجویان نتوانند نقاط ضعف خود را بشناسند و برای رفع آنها تلاش کنند. تشویق نیز عنصری حیاتی است که انگیزه هنرمند را زنده نگه میدارد. وقتی هنرمندی احساس کند تلاشهایش دیده نمیشود و مورد قدردانی قرار نمیگیرد، انگیزه خود را از دست میدهد. و نهایتاً، "ارتباط هنرمندان" با یکدیگر و با جامعه هنری، فضایی برای تبادل تجربه، الهامگیری و ایجاد انگیزه مشترک ایجاد میکند که فقدان آن، به انزوا و سرخوردگی هنرمند منجر میشود.
این داور جشنواره موسیقی جوان در پایان گفت: جشنواره موسیقی جوان با فراهم آوردن فضایی برای این تعاملات، میتواند نقش مهمی در احیای علاقهمندی به سازهایی مانند نی ایفا کند. جشنواره، مکانی است که هنرمندان جوان میتوانند استعدادهای خود را به نمایش بگذارند، با دیگران ارتباط برقرار کنند، از اساتید بازخورد بگیرند و در فضایی پر از انگیزه و رقابت سالم قرار گیرند. این رویداد، میتواند جرقهای باشد برای شعلهور شدن دوباره علاقه به سازهایی که شاید در غیاب حمایت و توجه کافی، در حال فراموشی هستند. این امر نیازمند برنامهریزی دقیقتر از سوی برگزارکنندگان جشنواره است تا بتوانند فضاهای تعاملی بیشتری را برای هنرمندان فراهم آورند و از حضور اساتید و کارشناسان برای ارائه راهنمایی و تشویق بهره بیشتری ببرند.
ارسال دیدگاه