اخبار داغ

سازنده خاطراتمان به خاطره ها پیوست؛

دومین سالگرد پیروزی انقلاب؛ بدون خالق تصویر "شاه در رفت"

دومین سالگرد پیروزی انقلاب؛ بدون خالق تصویر "شاه در رفت"
تصویر جوانی که روزنامه اطلاعات آن روز تاریخی را با تیتر درشت «شاه رفت» به صورت کلاهی بر سر نهاده و دو اسکناس که جای تصاویر شاه مخلوع را از آنها درآورده، در دست گرفته به جوان بوشهری به اسم مرحوم قائد اسلامی نسب تعلق دارد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "سپاس"، امروز شاید کسی پیدا نشود که تصویر معروف "شاه در رفت" که هرساله در دهه فجر از تلویزیون به نمایش درمی‌آید را ندیده باشد و قطعا با دیدن آن تصویر، روزهای پرشکوه پیروزی انقلاب اسلامی برایش تداعی می شود.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, "سپاس"، ,

 تصویر جوانی که روزنامه اطلاعات آن روز تاریخی را با تیتر درشت «شاه رفت» به صورت کلاهی بر سر نهاده و دو اسکناس که جای تصاویر شاه مخلوع را از آنها درآورده، در دست گرفته و از اعماق وجودش شعار می‌دهد به جوان بوشهری به اسم مرحوم قائد اسلامی نسب تعلق دارد.

,

, ,

 قائد اسلامی نسب که دیگر او را به عنوان شاه در رفت می شناسند در ادامه بیشتر بشناسیم.

,

 

,

مرحوم اسلامی‌نسب فرزند مرحوم خلیفه خواجه‌گیری متولد سال 1335، دارای مدرک تحصیلی مهندسی عمران و فوق لیسانس مدیریت دولتی بود. وی دوران طفولیت و تحصیلات ابتدایی خود را در روستای لیلتین از توابع شهرستان بندر دیلم گذراند و بعدها برای ادامه تحصیل به شهر دیلم رفته و مدرک سیکل را در شهر دیلم و دیپلم متوسطه را نیز در هنرستان حاج جاسم بوشهری در سال 54 اخذ نمود.

,

از سال 48 در بندر دیلم به وسیله ارتباط با معلمان دلسوز و مؤمن و مردمی انقلابی و آشنایی بیشتر با روحانیت، به ویژه مرحوم شیخ احمد توکلی که در دیلم دوران تبعید خود را سپری می‌کرد، امام‌شناسی وی آغاز شد.

,

فعالیت‌های مبارزاتی و اقدام به کارهای فرهنگی و آشنایی مردم با ظلم‌های رژیم ستم‌شاهی از سال 1350 در بوشهر به طور فراگیر شروع شد و در سال 57 به اوج خود رسید، وی نیز در همان زمان همگام با دیگر مردم انقلابی آن دیار به مبارزه و فعالیت پرداخت.

,

یکی از راه‌های اعتراض به حکومت شاهنشاهی، آگاهی دادن به مردم و تجمع‌های اعتراض‌آمیز بود که برای نخستین بار اینگونه فعالیت‌ها در بوشهر در خوابگاه هنرستان شبانه‌روزی حاج جاسم بوشهری توسط اسلامی نسب و تعدادی از دوستان وی به راه افتاد و شکل گرفت.

,

آنها برای شروع کار به انواع مختلف نسبت به وضعیت غذا، نظافت، خدمات و ... اعتراضاتی را انجام می‌دادند که به همین دلیل نیروهای ساواک یکی از دوستان اسلامی نسب را بازداشت کردند و از او علت اعتصاب غذا را پرسیدند. وی نیز به زبان محلی به ساواکی‌ها گفت که بچه‌ها شله «نوعی غذای محلی» می‌خواهند و کتلت‌هایی نیز که طبخ می‌شوند بسیار ضخیم و مانند کوربک «قورباغه» هستند. همین ترفند سبب شد تا ساواک وی و دیگر جوانان را با تصور اینکه افرادی ساده و دهاتی هستند و چیزی از سیاست نمی‌دانند، آزاد کند.

,

برای آگاهی دادن بیشتر به مردم، باید اعلامیه‌ها و نوارها و عکس‌های امام راحل (ره) به آنها می‌رسید، که اسلامی نسب یکی از رابطان بین بوشهر، قم، تهران و شهرهای دیلم و گناوه بود. این ارتباط با سختی و مشقت فراوانی انجام می‌شد و در همین ارتباط بیش از 1.5 سال در بوشهر با نام مستعار و به صورت مخفی و در قالب یک بازرگان منزلی را در منطقه صلح‌آباد اجاره کرد بود و از این طریق به اقدامات انقلابی خود می پرداخت.

,

در همین مدت اسلامی نسب دو بار توسط مردم بوشهر مورد اعتراض و حمله قرار گرفت، چراکه تصور می‌کردند که او ساواکی است و بین مردم نفوذ کرده‌ است، که با شناختی که برخی‌ها به دست آورده بودند مانع از ادامه و تکرار این روند شدند.

,

نخستین باری که شعار «بگو مرگ بر شاه» در بوشهر طنین‌انداز شد، زمانی بود که به تازگی اسلامی نسب از قم برگشته بود و این شعار را از آنجا با خود آورده بود که اتفاقاً نخستین اعتراض دسته‌جمعی و مردمی بوشهر نیز بود و اولین شهید بوشهر نیز در همان تظاهرات تقدیم انقلاب شد؛ فردی کارگر به نام «جمشیدو» بود که به اشتباه مورد اصابت گلوله دژخیمان پهلوی قرار گرفت.

,

تکثیر نوار، اعلامیه و پخش آنها و مبارزات اسلامی نسب در دوران تحصیل و همچنین مبارزه با فسادهای اجتماعی و معلمان کمونیست‌صفت نیز از دیگر اقدامات و فعالیت‌های وی در آن دوران بود.

,

 

,

اسلامی نسب درباره یکی از خاطراتش از زمان انقلاب می گوید:" به خاطر دارم که در واپسین روزهای حیات منحوس رژیم پهلوی، با وجود اینکه دانش‌آموز دبیرستان سعادت نبودم اما برای انجام کارهای مبارزاتی و اعتراض به آنجا رفته بودم که دبیرستان سعادت محاصره شد. به همین جهت، همراه تعدادی از هم‌رزمان بالای پشت‌ بام دبیرستان رفتیم و شروع به پرتاب سنگ به سوی نیروهای امنیتی کردیم که ناگهان گلوله‌ای به قلب یکی از دوستان دانش‌آموز به نام «میگلی» اصابت کرد و منجر به شهادت وی شد، و ما نیز به تلافی این مسئله، محاصره را شکسته و وارد اماکن دولتی شده و اقدام به شکستن مجسمه‌های شاه مخلوع کردیم و جنگ و گریز ما ادامه داشت تا وضعیت تقریباً به صورت حکومت نظامی درآمد. اما در مجموع مهم‌ترین اقدامی که در آن برهه انجام دادیم به آتش کشیدن مشروب‌فروشی‌ها بود و همچنین به شخصه اقدام به گذاشتن مواد منفجره در کلانتری صلح‌آباد کردم."

,

 

,

حضور اسلامی نسب در تهران بیشتر برای تهیه عکس، اعلامیه، کتاب‌های انقلابی، پوستر و ... بود و در اکثر راهپیمایی‌ها نیز شرکت داشت. او راه و روش خود را پیدا کرده بود و همگام با مردم و گوش به فرمان امام (ره) در روند براندازی نظام ستم‌شاهی مشارکت داشت.

,

 

,

15 بهمن ماه 57 بود از سوی دوستان اسلامی نسب به وی اطلاع می دهند که تهران احتیاج به نیرو دارد و انقلاب در حال پیروزی است، 17 بهمن وارد تهران می شود و در آن اوضاع غیر عادی و حکومت نظامی و در بحبوهه سنگربندی‌های مردمی، وجود نیروهای تا بن دندان مسلح نظامی، تعطیلی بازار، راهپیمایی‌های عظیم و ... اسلامی نسب مشتاقانه به قلب خطر می رود و از هفدهم تا بیست و سوم بهمن ماه به صورت مستقیم با رژیم طاغوت به مبارزه مسلحانه می پردازد.

,

در آن ایام در تسخیر کلانتری‌ها، پادگان‌ها، اماکن مستشاران آمریکایی، کارخانه اسلحه‌سازی، پادگان گارد شاهنشاهی، پادگان لویزان، دستگیری هویدا و ژنرال‌های رژیم شرکت داشت.

,

, ,

اما مرحوم اسلامی نسب در مورد تصویری که هرساله از آن دوران از شما پخش می‌شود چنین می گوید:" روز 26 دی‌ماه 57 که مصادف با روز فرار شاه خائن از کشور بود، جزو هدایت‌کنندگان و شعار دهندگان تظاهرات‌ها بودم، ساعت حدود 9 صبح بود که روزنامه اطلاعات آن روز توزیع شد، تیتر بسیار درشتی که این روزنامه با عنوان «شاه رفت» زده بود را سوژه بسیار مناسبی برای خوشحالی مردم دیدم، کلمه «در» را بین «شاه» و «رفت» اضافه کردم که تبدیل شد به «شاه در رفت» و آن را به صورت کلاه درآورده و روی سر خود گذاشتم. دو اسکناس هزار تومانی هم درون جیبم داشتم که تصویر شاه خائن را به خاطر نفرتی که از او داشتم، در آورده و در دو دستم گرفتم و مشغول شعار دادن شدم که بعدها این تصویر را از تلویزیون دیدم."

,

, ,

اسلامی نسب با فرمان امام راحل (ره) در تاریخ 1/4/58 مأمور تشکیل جهاد سازندگی در بوشهر شد، چهار سال مسئولیت جهاد سازندگی شهرستان بندر دیلم را عهده‌دار بود و سه سال نیز در همین مسئولیت در شهرستان بندر گناوه بود. وی همچنین سه سال فرماندار شهرستان بندر دیلم، هشت سال مدیرعامل جهاد نصر بوشهر، سه سال مسئول گردان مهندسی جنگ جهاد سازندگی بوشهر، 3.5 سال فرماندار دشت آزادگان بوده و مدت یک سال هم فرماندار شهرستان بندر ماهشهر بود.

,

قائد اسلامی نسب در بخشی از پیام خود به جوانان چنین می گوید:" این انقلاب به راحتی به دست نیامده، بلکه شکنجه‌ها، تلاش‌های فراوان، زندانی‌ها، شهدای بسیار و ... را در پی داشته و باید برای حفظ آن تمام کوشش خود را به کار ببریم.

,

دشمن در این سال‌ها به عناوین مختلف به دنبال ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران بوده اما به برکت بصیرت مردم و رهبری پیامبرگونه ولی فقیه تاکنون مأیوس مانده است. رمز وحدت که همانا پیروی از فرامین امام راحل (ره) بود امروز نیز با اطاعت از فرامین مقام معظم رهبری باید حفظ شود و نباید به هیچ عنوان اثرات ثمربخش این انقلاب را فراموش کنیم."

,

سرانجام صبح 16 آبان 94 قائد اسلامی‌نسب از چهره‌های معروف حوادث روزهای انقلاب به همراه همسر و دخترش در کیلومتر 10 محور دیلم به گناوه، در روستای لیلتین، محل تولدش در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست داد و به خاطره ها پیوست.

,

, ,

 

,

روحش شاد و یادش گرامیباد

,

 

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه