اخبار داغ

گفتگو با مجاهد انقلابی محبوس در زندان ساواک؛

وقتی روحیه انقلابی در خدمت سربازی نمایان می شود/ از رساندن مخفیانه نامه زندانیان تا حضور در جبهه جنگ

وقتی روحیه انقلابی در خدمت سربازی نمایان می شود/ از رساندن مخفیانه نامه زندانیان تا حضور در جبهه جنگ
تاریخ انقلاب اسلامی آمیخته با حضور مردان و زنانی است که برای دفاع از آرمان های امام خمینی (ره) در برابر دشمنان داخلی و خارجی ایستادند و سخت ترین شکنجه ها و ناملایمات را تحمل کردند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  کُردتودی، حاج علی دهقانی پاسدار بازنشسته ای است که در دوران ستمشاهی با شناخت مسیر حق و حقیقت در طول خدمت سربازی در برابر دشمنان دین و مذهب ایستاد و با پیروی از فرامین امام راحل قدم در راهی نهاد که سعادت و عزت به همراه داشت.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کُردتودی، , کُردتودی،,

امروز گفتگویی داریم با حاج علی دهقانی تا قدری بیشتر از مجاهدت ها و تلاش های وی در راه پیروزی انقلاب اسلامی مطلع شویم.

,

معرفی این مجاهد:

, معرفی این مجاهد:,

بنده علی دهقانی هستم متولد روستای خریله از توابع شهر قروه که در سال هزار و 348 جهت خدمت سربازی به شهر خرم آباد انتقال داده شدم و در حدود 4 ماه دوره های مقدماتی و آموزشی را سپری کردم .

,

پس از آن به تهران و پادگان جمشیدیه که پادگانی ضد شورش بود انتقال یافتم.

,

آنجا و در داخل پادگان تبلیغات سوء بسیاری علیه امام خمینی (ره) می شد و ما که مقاله ها و اطلاعیه های انقلابیون را مطالعه می کردیم متوجه این موضوع بودیم و می دانستیم که تبلیغات سردمداران رژیم دروغین است.

,

پس از مدتی  بنده را به شهربانی انتقال دادند و در زندان قزل قلعه مشاهده کردم که تمام افرادی که دستگیر می شدند افرادی تحصیل کرده و با دیدگاه های انقلابی بودند که به دنبال پیروی از امام خمینی (ره) بودند و بنده نیز با دیدن این موارد تحت تاثیر قرار گرفتم و با بسیاری از زندانیان آشنا شدم .

,

در جهت همین آشنایی ها زندانیان به بنده اعتماد کردند و قرار بر این شد که نامه های زندانیان را به مشهد انتقال دهم.

,

من که یک سرباز بودم نامه ها را مخفی می کردم تا به دور از چشم مسئولین شهربانی باشد و نامه ها را به مشهد می رساندم.

,

دستگیری در شهر مشهد مقدس:

, دستگیری در شهر مشهد مقدس:,

در مرقد مطهر امام رضا (ع) نامه ها را داخل سقاخانه قرار می دادم و بر اساس توصیه های زندانیان در تهران نامه ها را در میان شلوغی داخل حرم پخش می نمودم.

,

این کار برای چند بار تکرار شد و من در مسیر تهران و مشهد تردد بسیاری داشتم تا اینکه پس از چندین بار در مشهد دستگیر شدم که در لحظه دستگیری انقلابیون مشهد مانع از حرکت ساواک شدند و بنده را نجات دادند و سریعا سوار بر یک کامیون من را از شهر مشهد خارج کردند.

,

مدتی گذشت و یک شب که قصد خارج شدن از مشهد را داشتم یک خودرو شورلت مشکی در مقابل من توقف کرد و مردی از خودرو پیاده شد و شروع به صحبت کردن با من کرد و در میان صحبت ها ناگهان دستبند خود را بر دست من زد و وارد خودرو آنها شدم و 48 ساعت در زندان کوه سنگی مشهد بازداشت بودم و پس از آن بنده را به تهران انتقال دادند .

,

, ,

پس از ورود به تهران 6 ماه در زندان پادگان جمشیدیه بودم و پس از آن به امیرآباد و زندان قزل قلعه منتقل شدم و حدود 3 ماه نیز آنجا بازداشت بودم و در انظار سربازان قرار داشتم که به عنوان درس عبرتی برای دیگر سربازان باشم تا کسی دست به کار انقلابی نزند.

,

بعد از مدتی باز هم به زندان جمشیدیه انتقال یافتم و پس از آن به زندان ضد اطلاعات که محل شکنجه اصلی ساواک بود منتقل شدم.

,

در این زندان انواع شکنجه های تلخ و غیرقابل بیان را دیده و تجربه کردم و به مدت 18 روز تحت بازجویی شدیدی بودم.

,

در طول مدتی که در زندان بودم شکنجه با کابل که هنوز هم اثرات آن در شانه های من مشخص است و نشستن بر روی صندلی های داغی که متصل به برق می شد سخت تر از دیگر شکنجه ها بود.

,

خوی ستمگری رژیم شاهنشاهی به گونه ای بود که مارهای شکاری را داخل سلول قرار می دادند و مارها در حالی که نیش نداشتند زندانیان را گاز می گرفتند و ترس و وحشت وجود انسان را فرا می گرفت.

,

در نهایت پس از 11 ماه تحمل زندان ساواک در سال 51 آزاد شدم .

,

پس از پایان خدمت سربازی به قروه آمدم و با وجود فعالیت های انقلابی در تهران اقدامات خود را در قروه نیز تکرار کردم و در سال 54 به مدت 6 ماه توسط ساواک بازداشت شدم و به زندان شهر سنندج انتقال یافتم .

,

با گذشت تمام این دوران در سال 57 در اعتراضات مردمی شهر قروه حضور فعالی داشتم و با شنیدن خبر پیروزی انقلاب اسلامی این اشتیاق که سال ها در وجود من ایجاد شده بود شکفتن گرفت و حس و حال آن روزهای خود را نمی توانم به راحتی توصیف کنم.

,

شما در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد جبهه شدید ، لطفا از ورود به جبهه بر ای ما بگویید:

, شما در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد جبهه شدید ، لطفا از ورود به جبهه بر ای ما بگویید:,

پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمن به سمت مرزهای کشور حمله ور شد و در سال هزار و سیصد و 60 احساس تکلیف کردم که باید در جبهه حضور یابم و پس از وقوع جنگ وارد سپاه شدم و به عنوان بسیجی بیش از 130 ماه در جبهه حضور داشتم و در جبهه های منطقه غرب کشور در برابر رژیم بعث قرار گرفتم.

,

در جریان عملیات نصر یک از ناحیه هر دو پا جانباز شدم اما متاسفانه با وجود اینکه دارای مشکل اعصاب و روان و همچنین دارای جانبازی از ناحیه پا هستم  تنها 15 درصد جانبازی برای من در نظر گرفته شد

,

پس از این نیز هم اکنون بازنشسته سپاه پاسداران هستم و افتخار می کنم که توانسته ام قدم کوچکی در راه انقلاب اسلامی برداشته باشم.

,

وی به بیان دغدغه های خود پرداخت و با اشاره به نارضایتی از وضعیت میزان درصد جانبازی خود خواستار توجه بیشتر به جانبازان شد.

,

, ,

حاج علی دهقانی گفت: دغدغه دیگری که برای من وجود دارد وضعیت فرزندانم است که دو فرزند من دانشجوی دکترا در رشته های ژنتیک و مشاوره هستند اما متاسفانه بیکار هستند و شغلی نیز ندارند، یکی دیگر از دختران من نیز دانشجوی روانشناسی است و هنوز با مشکل بیکاری فرزندانم مواجه هستم.

,

وی به حضور خبرنگار کردتودی ، به عنوان اولین خبرنگار در منزل خود اشاره نمود و بیان داشت: هیچ توجهی به ما در این زمینه نمی شود و حضور شما به عنوان خبرنگار نیز برای نخستین بار است که رخ می دهد و تاکنون هیچکس حتی برای گفتگویی اینچنین به ما مراجعه نکرده است.

,

یاد باد آن روزگاران یاد باد...

, یاد باد آن روزگاران یاد باد...,

بدون شک امنیت و آرامش امروز ایران اسلامی مرهون مجاهدت ها و ایثارگری هایی است که امثال حاج علی دهقانی در راه دفاع از اسلام ناب محمدی (ص) به جان خریده اند و باید با نگاه ویژه مسئولین خواسته ها و دغدغه های آنان مورد توجه قرار گیرد و برای رفع مشکلات این عزیزان اقدام شود.

,

در پایان از همکاری حاج علی دهقانی و خانواده محترم ایشان قدردانی می کنیم و برای آنلان آرزوی سلامتی داریم.

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه