سرزمین بحرین همواره یکی از بخشهای سرزمین اصلی یعنی کشور ایران بود. یکی از جزایر اصلی ایران در خلیج فارس که به خاطر بیعرضگی و سرسپردگی محمدرضا شاه پهلوی، فروخته و به حراج گذاشته شد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا بهنقل از شبکه خبری تهران نیوز، سرزمین بحرین همواره یکی از بخشهای سرزمین اصلی یعنی کشور ایران بود. یکی از جزایر اصلی ایران در خلیج فارس که به خاطر بیعرضگی و سرسپردگی محمدرضا شاه پهلوی، فروخته و به حراج گذاشته شد. بحرین به معنی دو بحر، در واقع منطقهای در شمال شرقی شبه جزیره عرب است که برخی از دیدگاهها این نام را به دماغه و دریای پرچزیرهای نسبت میدهد که بخشی از زمین اصلی از شرق به طرف قطر گسترش یافته و از شمال خلیج همیشه فارس، آب را به دو بخش تقسیم کرده است. نام باستان آن “اوال” بود که معنای مکانی است که دارای آب است. این نام خود گویای آن است که بحرین از باستان جزء خاک ایران بوده است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شبکه خبری تهران نیوز,بسیاری از پادشاهان و سلسلههای مختلف در طی قرون مختلف تاریخ کشور آمدند و رفتند و بحرین همواره بخشی از سرزمین ایران بود. بررسی تاریخ باستان و تاریخ سلسلههای قرنهای اخیر نشان میدهد که جزیره بحرین جزء استان یا ولایت فارس محسوب میشده و حاکم یا فرمانروای جزیره بحرین، از سوی والی فارس تعیین میشد و خراج گزار ایران بود.
به زبان دیگر باید گفت که علیرغم توطئه و خیانتهای استعمارگران از جمله انگلیس، بحرین همواره جزء ایران محسوب میشد. معمولاً پادشاهان قاجار همواره مورد نکوهش و طعنه تاریخی قرار میگیرند که توانایی مملکت داری و متمدن کردن ایران را نداشتند ولی حتی در زمان سلسله قاجار، بحرین از ایران جدا نشد.
هرچند بحرین توسط استعمار پیر به اشغال درآمده بود با این حال بهعنوان سرزمین اشغالی شناخته میشد که باید روزی از لوث وجود پلید سربازان و مزدوران بریتانیایی پاک شود و به سرزمین اصلی یعنی ایران بازگردد. بحرین خاک ایران بود که توسط سلسله پهلوی از کشورمان جدا شد.
پهلوی و طرفداران خائن آن، بخش مهمی از خاک ایران را به باد دادند. جزیرهای که تا سال ۱۳۵۰ بهعنوان استان چهاردهم ایران شناخته میشد با بیعرضگی و خیانت محمدرضا شاه برای همیشه از سرزمین اصلی جدا شد. شاه مخلوع و خائن ایران به ناگهان در سال ۱۳۴۷ در گفتگویی آب پاکی را بر روی دست وطن دوستان ایرانی ریخت و اعلام کرد که از ادعای مالکیت بحرین صرف نظر کرده است. گویی، خاک ایران بخشی از ارثیه پدری محمدرضا شاه بوده که آن را بخشیده است!
شاه در مصاحبهای گفته بود: «ایران از سوی دیگر پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته است که هرگز برای بهدست آوردن اراضی و امتیازات علیرغم تمایل مردم آن سامان به زور متوسل نشود. من میخواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، هرگز به زور متوسل نخواهیم شد، زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ما است که برای گرفتن این سرزمین خود، به زور متوسل شویم. ثانیاً گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند چه فایدهای خواهد داشت. پیش از هر چیز این عمل اشغال محسوب میشود.»
این جملات خائنانه از زبان کسی بیرون آمد که سینه چاکان امروز او، شاه را وطن دوست و عاشق خاک و آب ایران یاد میکنند! ، کسی که مالکیت ایران را بر بحرین اشغالگری میدانست و با بیدرایتی و اقدام خیانت بار، بخش مهمی از ایران را به باد داد. سخنان محمدرضا پهلوی در این مصاحبه مطبوعاتی در واقع نقطه پایانی بود بر ادعای حاکمیت ایران نسبت به بحرین که بیش از حدود ۱۵۰ سال با تعصبی زائد الوصف دنبال میشد.
۲۳ مرداد سال ۱۳۵۰، روزی است که هیچ ایرانی آن را از یاد نمیبرد. بحرین بهعنوان یک کشور اعلام استقلال کرد و محمدرضا شاه پهلوی اولین رئیس حکومتی در جهان بود که به حاکم بحرین تبریک گفت و استقلال بحرین را به رسمیت شناخت. این حجم از خیانت و سرسپردگی در برابر سیاستهای استعمارگران و ابرقدرتهای جهان، در تاریخ ایران کمسابقه بوده است.
متاسفانه سلطنتطلبان و حامیان رژیم منحوس پهلوی از جمله رسانهها و فعالان رسانهای و سیاسی معاند و ضدانقلاب سعی میکنند تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ را از ذهن ایرانیان پاک کنند و به هیچ وجه به روی مبارک خود از خیانت شاه به ملت و کشور ایران نیاورند که او به سادگی و با یک کلام مالکیت چندهزار ساله کشورمان بر بحرین را رد کرد. پهلوی هیچگاه نمیتوانند ادعای وطن دوستی و ایران دوستی کنند. نه تنها بحرین بلکه این سلسله کلیه منابع و ثروت کشور را به تارج بردند و آمریکا حاکم اصلی ایران در آن زمان بود. بدون شک اگر انقلاب اسلامی در ایران اتفاق نمیافتد، هیچ چیزی از خاک ایران باقی نمیماند.
خاکی که با وقوع انقلاب اسلامی، یک وجبش در اختیار کسی قرار نگرفت و استقلال ایران به معنای واقعی کلمه عملی شد. محمدرضا شاه خائن، بحرینی را واگذار کرد که جوانان جان بر کف ایران در جنگ تحمیلی خاک ایران را از وجود کثیف ارتش بعثی پاک کردند و حتی یک وجب از خاک این کشور نصیب دشمن نشد. این سئوال مطرح است که پهلوی و حامیان آن به چه مینازند، کسانی که نتوانستند یکی از جزایر مهم کشورمان در خلیج فارس را حفظ کنند. آنها همیشه شرمسار تاریخ خواهند بود و هرگز این ننگ تاریخی از پیشانی شاه مخلوع و حامیانش پاک نخواهد شد.
ایران اسلامی با وجود مشکلات اقتصادی که دارد و همیشه مورد هجمه و حمله غرب قرار داشته، حاکمیت ارضی و استقلال ایران را با قاطعیت و اقتدار حفظ کرده و به قدرت برتر منطقه تبدیل شده است. تحریم، جنگ، فشار اقتصادی، توطئه، تلاش برای کودتا، استخدام نفوذی و مزدور، هیچ خللی در اقتدار و استقلال ایران اسلامی ایجاد نکرده است. کشوری که مردمش پیش از انقلاب اسلامی احساس حقارت و از خودباختگی در برابر بیگانگان داشتند، مورد حسد و قبطه ملتهای اسیر در دست حاکمان خودکامه و کشورهای استکباری هستند. چنین عزت و غروری حاصل حرکت الهی انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) و زعامت مقتدرانه و حکمیانه نظام جمهوری اسلامی توسط امام خامنهای (مدظله العالی) است. حرکت و جنبشی که کشور را وجود دست نشاندگان غرب و سرسپردگی پهلوی پاک ساخت تا دیگر خاک ایران به ثمن بخس فروخته نشود.
نویسنده: مصطفی هدایی
انتهای پیام/*
بسیاری از پادشاهان و سلسلههای مختلف در طی قرون مختلف تاریخ کشور آمدند و رفتند و بحرین همواره بخشی از سرزمین ایران بود. بررسی تاریخ باستان و تاریخ سلسلههای قرنهای اخیر نشان میدهد که جزیره بحرین جزء استان یا ولایت فارس محسوب میشده و حاکم یا فرمانروای جزیره بحرین، از سوی والی فارس تعیین میشد و خراج گزار ایران بود.
,به زبان دیگر باید گفت که علیرغم توطئه و خیانتهای استعمارگران از جمله انگلیس، بحرین همواره جزء ایران محسوب میشد. معمولاً پادشاهان قاجار همواره مورد نکوهش و طعنه تاریخی قرار میگیرند که توانایی مملکت داری و متمدن کردن ایران را نداشتند ولی حتی در زمان سلسله قاجار، بحرین از ایران جدا نشد.
,هرچند بحرین توسط استعمار پیر به اشغال درآمده بود با این حال بهعنوان سرزمین اشغالی شناخته میشد که باید روزی از لوث وجود پلید سربازان و مزدوران بریتانیایی پاک شود و به سرزمین اصلی یعنی ایران بازگردد. بحرین خاک ایران بود که توسط سلسله پهلوی از کشورمان جدا شد.
,پهلوی و طرفداران خائن آن، بخش مهمی از خاک ایران را به باد دادند. جزیرهای که تا سال ۱۳۵۰ بهعنوان استان چهاردهم ایران شناخته میشد با بیعرضگی و خیانت محمدرضا شاه برای همیشه از سرزمین اصلی جدا شد. شاه مخلوع و خائن ایران به ناگهان در سال ۱۳۴۷ در گفتگویی آب پاکی را بر روی دست وطن دوستان ایرانی ریخت و اعلام کرد که از ادعای مالکیت بحرین صرف نظر کرده است. گویی، خاک ایران بخشی از ارثیه پدری محمدرضا شاه بوده که آن را بخشیده است!
,شاه در مصاحبهای گفته بود: «ایران از سوی دیگر پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته است که هرگز برای بهدست آوردن اراضی و امتیازات علیرغم تمایل مردم آن سامان به زور متوسل نشود. من میخواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، هرگز به زور متوسل نخواهیم شد، زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ما است که برای گرفتن این سرزمین خود، به زور متوسل شویم. ثانیاً گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند چه فایدهای خواهد داشت. پیش از هر چیز این عمل اشغال محسوب میشود.»
,این جملات خائنانه از زبان کسی بیرون آمد که سینه چاکان امروز او، شاه را وطن دوست و عاشق خاک و آب ایران یاد میکنند! ، کسی که مالکیت ایران را بر بحرین اشغالگری میدانست و با بیدرایتی و اقدام خیانت بار، بخش مهمی از ایران را به باد داد. سخنان محمدرضا پهلوی در این مصاحبه مطبوعاتی در واقع نقطه پایانی بود بر ادعای حاکمیت ایران نسبت به بحرین که بیش از حدود ۱۵۰ سال با تعصبی زائد الوصف دنبال میشد.
,۲۳ مرداد سال ۱۳۵۰، روزی است که هیچ ایرانی آن را از یاد نمیبرد. بحرین بهعنوان یک کشور اعلام استقلال کرد و محمدرضا شاه پهلوی اولین رئیس حکومتی در جهان بود که به حاکم بحرین تبریک گفت و استقلال بحرین را به رسمیت شناخت. این حجم از خیانت و سرسپردگی در برابر سیاستهای استعمارگران و ابرقدرتهای جهان، در تاریخ ایران کمسابقه بوده است.
,متاسفانه سلطنتطلبان و حامیان رژیم منحوس پهلوی از جمله رسانهها و فعالان رسانهای و سیاسی معاند و ضدانقلاب سعی میکنند تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ را از ذهن ایرانیان پاک کنند و به هیچ وجه به روی مبارک خود از خیانت شاه به ملت و کشور ایران نیاورند که او به سادگی و با یک کلام مالکیت چندهزار ساله کشورمان بر بحرین را رد کرد. پهلوی هیچگاه نمیتوانند ادعای وطن دوستی و ایران دوستی کنند. نه تنها بحرین بلکه این سلسله کلیه منابع و ثروت کشور را به تارج بردند و آمریکا حاکم اصلی ایران در آن زمان بود. بدون شک اگر انقلاب اسلامی در ایران اتفاق نمیافتد، هیچ چیزی از خاک ایران باقی نمیماند.
,خاکی که با وقوع انقلاب اسلامی، یک وجبش در اختیار کسی قرار نگرفت و استقلال ایران به معنای واقعی کلمه عملی شد. محمدرضا شاه خائن، بحرینی را واگذار کرد که جوانان جان بر کف ایران در جنگ تحمیلی خاک ایران را از وجود کثیف ارتش بعثی پاک کردند و حتی یک وجب از خاک این کشور نصیب دشمن نشد. این سئوال مطرح است که پهلوی و حامیان آن به چه مینازند، کسانی که نتوانستند یکی از جزایر مهم کشورمان در خلیج فارس را حفظ کنند. آنها همیشه شرمسار تاریخ خواهند بود و هرگز این ننگ تاریخی از پیشانی شاه مخلوع و حامیانش پاک نخواهد شد.
,ایران اسلامی با وجود مشکلات اقتصادی که دارد و همیشه مورد هجمه و حمله غرب قرار داشته، حاکمیت ارضی و استقلال ایران را با قاطعیت و اقتدار حفظ کرده و به قدرت برتر منطقه تبدیل شده است. تحریم، جنگ، فشار اقتصادی، توطئه، تلاش برای کودتا، استخدام نفوذی و مزدور، هیچ خللی در اقتدار و استقلال ایران اسلامی ایجاد نکرده است. کشوری که مردمش پیش از انقلاب اسلامی احساس حقارت و از خودباختگی در برابر بیگانگان داشتند، مورد حسد و قبطه ملتهای اسیر در دست حاکمان خودکامه و کشورهای استکباری هستند. چنین عزت و غروری حاصل حرکت الهی انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) و زعامت مقتدرانه و حکمیانه نظام جمهوری اسلامی توسط امام خامنهای (مدظله العالی) است. حرکت و جنبشی که کشور را وجود دست نشاندگان غرب و سرسپردگی پهلوی پاک ساخت تا دیگر خاک ایران به ثمن بخس فروخته نشود.
,نویسنده: مصطفی هدایی
,انتهای پیام/*
,]
ارسال دیدگاه