سرمقاله روزنامه های امروز کشور؛
مجازات عاملان ترور ضرورت بازدارندگی عزتمندانه/DNA تروریستها و تحریفکنندگان یکی است؟!
نگاهی به سرمقاله روزنامه های کثیرالانتشار و چاشنی که هر کدام از رسانه های مکتوب به محتوای امروز نشریات اضافه کردند.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
,
,
,
,
,
DNA تروریستها و تحریفکنندگان یکی است؟!
,
DNA تروریستها و تحریفکنندگان یکی است؟!,
محمد ایمانی در کیهان نوشت:
,
محمد ایمانی در کیهان نوشت:,
اقدام تروریستی، اگرچه پُرسروصدا، اما نوعا از عجز بانیان آن در مصاف رویارو حکایت میکند. ترور چهرههای ارزشمند و گمنام، خبری در خود نهفته دارد و آن، اعتراف دشمن به توانمندیهای ملت ماست. سازمان عملیات روانی دشمن، همواره سعی میکند ایران را فاقد مولفههای قدرت نشان دهد. اما شهادت فخریزادهها و شهریاریها و علیمحمدیها که نوعا در گمنامی زیستهاند - و هزاران مانند آنها خدمت میکنند- اتفاقا ثابت میکند انقلاب اسلامی کانون جوشان تولید قدرت بوده است.
,
صهیونیستها بهعنوان متهم اصلی ترور اخیر، بارها از سر درماندگی درباره قدرت علمی و فنی ایران گفتهاند. این هراس، با اسرائیل چسبندگی یافته و جز با زوال این رژیم از بین نخواهد رفت. به یاد بیاوریم سخنان آبان 94 «هرتسل هالوی»(فرمانده رکن اطلاعات در ستاد ارتش اسرائیل) را که گفت: «از ابتدای انقلاب 1979، ما 3 برابر رشد علمی داشتهایم اما رشد ایران 20 برابر شده. آنها به برتری فنی نزدیک میشوند. جنگ واقعی در آینده نیست؛ همین حالا جریان دارد. برداشته شدن فاصله 30 سال پیش، برای ما بسیار پُرهزینه خواهد بود. جنگ امروز، جنگ ذهنهاست و تبلیغات طرف مقابل میتواند روحیه اسرائیلیها را درهم بشکند». همچنین اظهارات یوزی رابین(مدیر سابق برنامه موشکی اسرائیل) را که تیرماه 94 گفت «ایرانیها به خوبی در جریان تحولات موشکی هستند. آنها فاتح 110 را ساختند و به عنوان یک مهندس میگویم بهخوبی کار کردهاند. با افزایش دقت این موشک و سر جنگی 500 کیلویی، هر کدام آنها حالا میتوانند «یک بلوک شهری» را نابود کنند. باور کردنی نیست؛ موشکهای بالستیک ایران در حجم بالا در حال تولید، ذخیره و حتی صادرات است. آنها میتوانند با موشکهای 2000 کیلومتری نقطهزن، اسرائیل را فلج کنند. من به احترام افرادی که این کار را انجام دادند، کلاه از سر برمیدارم. این دستاوردها در شرایط تحریم به دست آمده است».
,
نکاتی که درباره خدمات شهید فخریزاده منتشر میشود، نشان میدهد او در جایگاه حکیم ذوالفنون(فراتر از یک شاخه علمی و فنی) قرار داشته است. از فلسفه و ادبیات تا فیزیک، و از ابداع پدافند هستهای، شناسایی پرندههای دشمن از طریق غیررادار و استفاده از لیزر در پدافند هوایی، تا نقشآفرینی در گسترش برنامه هستهای و این آخری، تولید کیت تشخیص کرونا و فاز اول آزمایش انسانی واکسن کرونا. در این میان، ترور، بهعنوان یک شبیخون خسارتبار، زنگ هشدار برای ذهنهای خوابزده است. چهار دانشمند هستهای ما در دوره اوباما ترور شدند؛ از 27 دی 88(مقارن فتنه سبز) تا دو سال بعد. ترور سردار سلیمانی و شهید فخریزاده هم از نتایج برجام و فتنههای اقتصادی برآمده از آن (دیماه 96 و آبان 98) بود. نسبت روشنی میان فتنهانگیزی داخلی و جرأت یافتن دشمن برای زدن ضربات امنیتی دیده میشود. به تعبیر آقای مطهری نایبرئیس مجلس دهم؛ «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکا پدید آورد که وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، جرأت این کار را به خود نمیدادند».
,
همان کسانی که پس از ترور شهید سلیمانی گفتند تلافی نکنید، حالا هم میگویند در تله اسرائیل نیفتید و انتقام نگیرید! سند همکاری با بانیان صهیونیست ترور، روشنتر از این؟ این گروه، همانها هستند که وسط فتنه سبز، سنگ رژیم صهیونیستی را به سینه زدند و لقب «سرمایه و پیاده نظام اسرائیل» را از سران آن رژیم گرفتند. آنها ادعا میکنند صهیونیستها خواستهاند در مسیر مذاکره با دولت بعدی آمریکا کارشکنی کنند و حال آنکه دولت اوباما، بانی آشوبافکنی، خرابکاری و ترور هستهای، جنگ نیابتی داعش، تحریمهای فلجکننده و نقض سیستماتیک برجام بود. مغالطه درباره دولت بایدن در حالی است که به تعبیر سیانان، «عشق به اسرائیل، در DNA بایدن است. یهودیها کمتر از یک درصد جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند اما 67 درصد انتصابهای بایدن، یهودی و حامی اسرائیل بوده است». در مذاکرات منتهی به برجام، کری و شرمن، قبل و بعد هر مذاکره، به تلآویو میرفتند، هماهنگ میکردند و گزارش میدادند. در جنایت اخیر نیز، بایدن و تیم او سکوت توام با رضایت اختیار کردهاند و حال آنکه اگر نگران مذاکره کذایی و برجام بودند، باید جنایتی را که اسرائیل و ترامپ متهم آن هستند، محکوم میکردند. از اینها گذشته، احتمالا برخی سیاسیون دچار آلزایمر حاد شدهاند وگرنه نباید تصویر خلاف واقع از بانیان خدعهگر برجام ترسیم میکردند.
,
این اعترافات را که مشتی از خروار است، مرور کنید؛ «ظریف در گفتوگو با مجله آگاهی نو: روحانی به برجام عمل کرد، اما اوباما نه؛ مصوبات برخلاف برجام، در دوره اوباما آمد». «سیف رئیسکل بانک مرکزی: ما قادر نیستیم از پولهای خود در خارج استفاده کنیم؛ آمریکا به تعهداتش عمل نکرد. تقریباً هیچ چیز از برجام عاید ما نشده». «نامه اعتراضی ایران به سازمان ملل: تمدید قانون تحریم ایسا، مغایر تعهدات آمریکا در برجام است». «ظریف در مجلس: اشتباه کردیم به حرف کری اعتماد کردیم؛ وزیر خارجه و خزانهداری آمریکا به ما گفته بودند اگر قانون داماتو به سنا برود، ما جلوی آن را میگیریم؛ عدم اجرای ایسا جزو توافق بود و تصویب آن نقض برجام است». «سخنگوی دولت اوباما: برجام یک معاهده رسمی نیست و هیچکس نمیتواند مانع این شود که طرفِ توافق، آن را ترک کند». «صالحی عضو تیم مذاکرهکننده: آمریکاییها نه یک دبه، بلکه دبههای زیادی در آوردهاند و از روز نخست، دبه را آغاز کردند».
,
برجام نه در خدمت اقتصاد ما بود، نه در خدمت پیشرفت برنامه هستهای و نه در خدمت امنیت ملی. چرا که هدف طراحان غربی آن، مهار و تضعیف ایران بود. یک خسارت مهم برجام، آسیب به سامانه انسانی پیشرفت است. آسیب اصلی را برجام با تعلیق و تعطیلی
95 درصد سرمایه هستهای ما و از آن مهمتر، کمفروغ نشان دادن آینده این برنامه و پراکندن نیروهای متخصص زد؛ جاسوسی از طریق بازرسیهای بیسابقه و خرابکاری در تاسیسات و ترور متخصصان هم جای خود. به یاد بیاوریم سخنان دیوید آلبرایت رئیس موسسه علوم و امنیت را که در جلسه استماع دسامبر ۲۰۱۴ در کمیته روابط خارجی سنا گفت «بازرسان آژانس، پیادهنظام آمریکا هستند. بسیاری از اطلاعاتی که دستگاههای جاسوسی آمریکا از ایران دارند، نه به واسطه تلاشهای خود، بلکه از طریق اطلاعاتی است که بازرسان آژانس در اختیار قرار دادهاند». اکنون هم که یک دانشمند برجسته هستهای در سطح جهانی، توسط یک رژیم بیآبرو و فراری از نظارتهای هستهای ترور شده، آژانس اجازه ندارد جنایت را محکوم کند، یا بابت بهرهبرداری تروریستها از اطلاعات سرّی آژانس عذرخواهی نماید. تروئیکای اروپایی هم که ظاهرا باید نگران سرنوشت برجام باشند، به جای محکومیت ترور، از ایران میخواهند خویشتنداری کند و انتقام نگیرد! مذاکره و توافق قرار بود تهدید و تحریمها را بردارد اما هر دو را افزایش داد.
,
,
اینک دوره جدیدی آغاز شده و کاربست اقتدار بازدارنده را طلب میکند. برجام، در قواره پاسخ به اقتضائات دوره جدید نیست. این تحلیل تلخ را روزنامه دولتی ایران، اخیرا در صفحات داخلی منتشر کرد: «نباید تجربه دفعه گذشته (قبل از برجام) را تکرار کنیم. همه تجربیاتی را که درباره راههای مقاومت و دور زدن تحریم داشتیم، براحتی کنار گذاشتیم و فکر کردیم با امضای برجام دیگر تحریم نخواهیم شد. حتی اگر ایران نرمال زندگی کند، باز هم برای دشمنان قابل قبول نیست و انتظار دارند ما هیچ حرکتی در جهت افزایش قدرت دفاعی، حمایت از مرزهایمان و افزایش عمق استراتژیک کشور انجام ندهیم». در همین حال سایت عصر ایران (حامی دولت) در نکوهش رویکرد منفعلانه پس از ترور اخیر نوشته است «از زمان خروج آمریکا از برجام، ایران سیاست صبر استراتژیک را در پیش گرفت و به تعهدات برجامی پابرجا ماند، به این تصور که بتواند حمایت اروپا را داشته باشد... صاحب این قلم بارها در نوشتههای خود سیاست صبر را مورد تایید قرار داده، اما این سیاست از این پس جوابگوی منافع ملی نیست؛ دشمنان با محاسبه این سیاست، بر این گمانند که ایران خطوط قرمزش را نقض میکند. هیچ توجیهی نمانده، باید محاسبات دشمن را به هم ریخت. پاسخی درخور، سریع و شوکآور از ناحیهای که انتظار آن را نداشته است و به هم ریختن محاسبه او، در راستای تامین منافع و امنیت ملی خواهد بود».
مجازات آمران و عاملان ترور، دیر و زود اگر داشته باشد، سوخت و سوز ندارد. آنها باید ضربات دردناک را متحمل شوند. گستاخی بزرگی کردهاند و باید به شکلی پشیمانکننده - تا سرحد «غلط کردم» - مجازات شوند. بحثهای رسانهای جای خود؛ اما آنها که باید ضربات کاری و راهبردی به بانیان جنایت بزنند، معطل تحلیلهای عناصر منفعل یا مأمور نمیمانند و انشاءالله کاری کارستان خواهند کرد. مجازاتکنندگانی که در وسعت جبهه مقاومت جا دارند، نه عجولانه رفتار میکنند و نه به نام صبر، تکلیف را ضایع میسازند. انتقام قطعی است، اما نه الزاما نقطهای و یک ضربه. این ضربات ممکن است هم در عمق رژیم صهیونیستی (تلآویو و حیفا و منطقه نقب) باشد؛ و هم خارج از آن. صهیونیستهای جاندوست و زراندوز، هرجا که هستند، باید با کابوس مرگ دست و پنجه نرم کنند. واقعیت همان است که شبکه انگلیسی اسکاینیوز اعلام کرد: «ایران قطعا از اسرائیل انتقام میگیرد. متحدان ایران در سراسر منطقه حضور دارند و این انتقام میتواند به شیوههای مختلف اتفاق بیفتد». در عین حال باید عرصه را بر شبکه نفوذ تنگ کرد. دستگاههای امنیتی و قضایی باید گریبان این حلقه را که مسیر خیانت و جنایت دشمن را هموار میکنند، بگیرند و با دقت استنطاق کنند.
,
,
,
آمریکا و اسرائیل، در مصافهای بزرگ شکست خوردند اما میخواهند تصویری وارونه از جایگاه متزلزل خود ترسیم کنند. ما در مقابل، شهیدان بزرگی تقدیم کردهایم؛ اما نه تنها خط مقاومت هرگز نشکسته، بلکه هر سال، جلوتر رفته و ضربات راهبردیتری زدهایم. تاریخ چهار دهه اخیر، گواه ثبات قدم ماست. سلیمانیها و فخریزادهها ترور شدند؛ چون دشمن، توان مصاف رویارویی را از دست داده است. آنها که دستور ترور را دادند، در خلوت خود در تلآویو و واشنگتن از فخریزاده میترسیدند؛ وگرنه بارها نقشه ترورش را به اجرا نمیگذاشتند. عزیزان ما ترور شدند؛ چون ایران اسلامی و متحدانش را در چهار گوشه منطقه قدرتمند کرده و وحشت را به عمق دشمن بردهاند. صهیونیستها اگر فخریزاده و سلیمانی را در بغداد و آبسرد ترور کرد، صدای گامهای استوار آنها و همرزمانشان را پشت دروازههای تلآویو شنیدهاند. پهپادها و موشکها و رزمندگان مقاومت، بارها بیاعتباری دیوار حائل و سپر موشکی «گنبد آهنین» اسرائیل را عیان کردهاند.
,
تبادل ضربات سخت، طبیعت جنگ است. اما هدف راهبردی که شهدا جان خویش را پای آن گذاشتند، نباید گم شود، پیشرفت شتابان، قدرتمند شدن و توسعه توانمندیها، و زدن ضربات استراتژیک به دشمن. اگر دقیقتر بنگریم سلیمانی و فخریزاده پشت دروازههای تلآویو ترور شدند و عملیات را باید از همانجا ادامه داد. سر سوزنی تردید نداریم که صهیونیستها، حلقه طناب نابودی را بر گردن خویش تنگتر کردهاند. خون شهیدان عزیز ما، پای درخت مقاومت میریزد و شاخهها را گستردهتر و بارورتر میکند. «ما کان لله ینمو».
,
,
,
,
درس عبرتی بازدارنده به تروریست ها بدهیم
,
درس عبرتی بازدارنده به تروریست ها بدهیم,
,
کورش شجاعی در خراسان نوشت:
,
کورش شجاعی در خراسان نوشت:,
,
دیگر بار خط جنایت و ترور فعال شد و خون یکی از دانشمندان و مدیران موثر در پیشرفت های علمی کشورمان را به ناجوانمردانه ترین شکل بر زمین ریخت و گرچه تحلیل دقیق ابعاد گوناگون این اقدام جنایتکارانه نیازمند زمان است اما در همین فاصله چند نکته اساسی قابل طرح و بررسی است.
1 – براساس شواهد و قراین و اظهارنظر بسیاری از کارشناسان، ترور دکتر محسن فخری زاده توسط رژیم صهیونیستی و عوامل آن انجام شده اما با توجه به ارتباط تنگاتنگ و عمیق آمریکا با اسرائیل بسیار بعید است که چنین عملیاتی بدون اجازه یا حداقل هماهنگی با سران قدرت در ایالات متحده انجام شده باشد بنابراین نادیده گرفتن نقش آمریکا در این جنایت ضدبشری در خوش بینانه ترین حالت نوعی ساده انگاری است.
2 – نقش برخی کشورهای منطقه در مهیا کردن مقدمات انجام چنین ترورهایی را نیز نباید نادیده گرفت.
3 – همچنین نمی توان از دخالت یا حداقل چراغ سبز نشان دادن برخی کشورهای اروپایی به رژیم صهیونیستی در انجام چنین اقداماتی علیه کشورمان غافل بود.
4 – نوع عملیات انجام شده، گمانه پروژه «نفوذ» و حضور نفوذی ها را تقویت میکند.
5 – انتخاب زمان انجام ترور دکتر فخری زاده نیز میتواند حامل پیام هایی باشد، اول این که در آستانه تغییر دولت در آمریکا و در آخرین روزهای حکومت ترامپ و جمهوری خواهان، زدن ضربه امنیتی به کشورمان در کنار تحمیل سنگین ترین تحریم ها، بتواند هم در اراده مردم و مسئولان تاثیر بگذارد و هم کشورمان را دچار قبول «دست پایین» داشتن در مواجهه با دولت دموکرات «جوبایدن» کند که البته مردم و اکثر قریب به اتفاق مسئولان میدانند تغییر دولت در آمریکا، فقط میتواند تغییر روش ها را به دنبال داشته باشد اما اصل دشمنی و ضربه زدن به ایران و تلاش برای فروپاشی و تسلیم و زانوزدن در مقابل نظام سلطه، سیاست بدون تغییر سران آمریکا در مقابل کشورمان است.
دوم این که، این جنایت و ضربه امنیتی درست وقتی زده میشود که به خاطر تحریم های ناجوانمردانه و برخی سوء مدیریت ها و بی تدبیری ها، گرانی ها بیداد میکند، که به زعم دشمنان ایران این همزمانی شاید بتواند بر امید و اراده مردم تاثیر بگذارد.
6 – حدود 2 سال پیش نخست وزیر دولت تروریستی اسرائیل، به طور علنی و آشکار در مقابل دوربین ها از عکس ونام دکتر فخری زاده به عنوان فعال هسته ای ایران رونمایی میکند و میگوید این فرد را به خاطر داشته باشید!!
با وجود چنین نشانه روشنی آیا نباید حواس همه مسئولان خصوصا مسئولان امنیتی بیشتر جمع میشد و حساسیت هایشان افزون تر که چنین ضربه ای نمی خوردیم؟
7 – امنیت کم نظیر کشورمان آن هم در شرایط سخت و حساس کنونی جهان و خصوصا منطقه که بی گمان حاصل تلاش بی وقفه و فداکارانه ایثارگران گمنام و بی ادعای شاغل در مجموعه های امنیتی، اطلاعات، انتظامی و نظامی کشورمان است حالا با ترور یک عنصر فعال و موثر در پیشرفت های علمی کشور هدف گرفته میشود تا به مردم، کشورهای منطقه ومحور مقاومت و دیگر دوستان ایران از یک سو و به دشمنان ایران و ایرانی از دیگر سو القا شود که علی رغم ادعاها، امنیت ایران ضربه پذیر است و هرچند همگان میدانند که ترور و انجام عملیات تروریستی، فاقد ارزش نظامی است و هر جنایتکاری میتواند به فرمان آمران تروریست پرور خود اقدام کند. اما با این حال، انتظار مردم با توجه به ایثارگری ها و جانفشانی ها و توان نیروهای امنیتی کشورمان خصوصا از مسئولان این نهادها بیش از این هاست.
8 – به نظر میرسد یکی از اهداف سرویس های اطلاعاتی موساد و ... از انجام این جنایت، نمایش و مانور قدرت باشد بنابراین پاسخ در خور نهادهای ذی ربط به این جنایت بزرگ باید آن چنان قوی و متناسب و دقیق و بهنگام باشد که درس عبرتی شود برای هر تروریست و دولت تروریستی که خیال ضربه زدن به امنیت کشورمان را دارد، پاسخی سخت ، پشیمان کننده و بازدارنده.
9 – شاید اگر پس از جنایات دشمنان ایران در به شهادت رساندن دانشمندان هسته ای کشورمان و به خاک و خون کشاندن دانشمندان پر افتخاری مانند شهید علی محمدی، شهید شهریاری، شهید احمدی روشن و شهید رضایی نژاد و پس از داغدارکردن ملت ایران با ترور سردار دل ها شهید حاج قاسم سلیمانی، پاسخی سخت و متناسب و عبرت آموز داده بودیم، امروز شاهد ترور ناجوانمردانه بزرگ مردی دیگر از فرزندان این سامان نمی بودیم.
10 – اما نکته بسیار مهم دیگر این که این حادثه تلخ به هیچ عنوان نباید بهانه ای شود برای ضربه زدن به روحیه نیروهای خدوم و فداکار امنیتی، حفاظتی، اطلاعاتی، نظامی و انتظامی و تضعیف این فداییان دین و میهن که در سخت ترین شرایط، امن ترین فضا و بستر را برای حرکت کشور به سمت پیشرفت و آینده روشن فراهم آوردند. نیروهایی که برخلاف برخی سیاسی کاران و اختلاس گران و بعضی دست اندرکاران پرمدعا و ناشایست ، جان خود را برای تامین امنیت مُلک و ملت در طبق اخلاص گذاشته اند.
نکته آخر این که مردم همان طور که شاهد عملیاتی شدن وعده صادق سردار دل های خود در پایان داعش و دستگیری جنایتکار تروریستی مانند ریگی در آسمان و ... بودند، منتظر پاسخ در خور و دندان شکن و پشیمان کننده به عاملان و آمران ترور شهید دکتر محسن فخری زاده هستند.
,
دیگر بار خط جنایت و ترور فعال شد و خون یکی از دانشمندان و مدیران موثر در پیشرفت های علمی کشورمان را به ناجوانمردانه ترین شکل بر زمین ریخت و گرچه تحلیل دقیق ابعاد گوناگون این اقدام جنایتکارانه نیازمند زمان است اما در همین فاصله چند نکته اساسی قابل طرح و بررسی است.
,
,
1 – براساس شواهد و قراین و اظهارنظر بسیاری از کارشناسان، ترور دکتر محسن فخری زاده توسط رژیم صهیونیستی و عوامل آن انجام شده اما با توجه به ارتباط تنگاتنگ و عمیق آمریکا با اسرائیل بسیار بعید است که چنین عملیاتی بدون اجازه یا حداقل هماهنگی با سران قدرت در ایالات متحده انجام شده باشد بنابراین نادیده گرفتن نقش آمریکا در این جنایت ضدبشری در خوش بینانه ترین حالت نوعی ساده انگاری است.
,
,
2 – نقش برخی کشورهای منطقه در مهیا کردن مقدمات انجام چنین ترورهایی را نیز نباید نادیده گرفت.
,
,
3 – همچنین نمی توان از دخالت یا حداقل چراغ سبز نشان دادن برخی کشورهای اروپایی به رژیم صهیونیستی در انجام چنین اقداماتی علیه کشورمان غافل بود.
,
,
4 – نوع عملیات انجام شده، گمانه پروژه «نفوذ» و حضور نفوذی ها را تقویت میکند.
,
,
5 – انتخاب زمان انجام ترور دکتر فخری زاده نیز میتواند حامل پیام هایی باشد، اول این که در آستانه تغییر دولت در آمریکا و در آخرین روزهای حکومت ترامپ و جمهوری خواهان، زدن ضربه امنیتی به کشورمان در کنار تحمیل سنگین ترین تحریم ها، بتواند هم در اراده مردم و مسئولان تاثیر بگذارد و هم کشورمان را دچار قبول «دست پایین» داشتن در مواجهه با دولت دموکرات «جوبایدن» کند که البته مردم و اکثر قریب به اتفاق مسئولان میدانند تغییر دولت در آمریکا، فقط میتواند تغییر روش ها را به دنبال داشته باشد اما اصل دشمنی و ضربه زدن به ایران و تلاش برای فروپاشی و تسلیم و زانوزدن در مقابل نظام سلطه، سیاست بدون تغییر سران آمریکا در مقابل کشورمان است.
,
دوم این که، این جنایت و ضربه امنیتی درست وقتی زده میشود که به خاطر تحریم های ناجوانمردانه و برخی سوء مدیریت ها و بی تدبیری ها، گرانی ها بیداد میکند، که به زعم دشمنان ایران این همزمانی شاید بتواند بر امید و اراده مردم تاثیر بگذارد.
,
,
6 – حدود 2 سال پیش نخست وزیر دولت تروریستی اسرائیل، به طور علنی و آشکار در مقابل دوربین ها از عکس ونام دکتر فخری زاده به عنوان فعال هسته ای ایران رونمایی میکند و میگوید این فرد را به خاطر داشته باشید!!
,
با وجود چنین نشانه روشنی آیا نباید حواس همه مسئولان خصوصا مسئولان امنیتی بیشتر جمع میشد و حساسیت هایشان افزون تر که چنین ضربه ای نمی خوردیم؟
,
,
7 – امنیت کم نظیر کشورمان آن هم در شرایط سخت و حساس کنونی جهان و خصوصا منطقه که بی گمان حاصل تلاش بی وقفه و فداکارانه ایثارگران گمنام و بی ادعای شاغل در مجموعه های امنیتی، اطلاعات، انتظامی و نظامی کشورمان است حالا با ترور یک عنصر فعال و موثر در پیشرفت های علمی کشور هدف گرفته میشود تا به مردم، کشورهای منطقه ومحور مقاومت و دیگر دوستان ایران از یک سو و به دشمنان ایران و ایرانی از دیگر سو القا شود که علی رغم ادعاها، امنیت ایران ضربه پذیر است و هرچند همگان میدانند که ترور و انجام عملیات تروریستی، فاقد ارزش نظامی است و هر جنایتکاری میتواند به فرمان آمران تروریست پرور خود اقدام کند. اما با این حال، انتظار مردم با توجه به ایثارگری ها و جانفشانی ها و توان نیروهای امنیتی کشورمان خصوصا از مسئولان این نهادها بیش از این هاست.
,
,
8 – به نظر میرسد یکی از اهداف سرویس های اطلاعاتی موساد و ... از انجام این جنایت، نمایش و مانور قدرت باشد بنابراین پاسخ در خور نهادهای ذی ربط به این جنایت بزرگ باید آن چنان قوی و متناسب و دقیق و بهنگام باشد که درس عبرتی شود برای هر تروریست و دولت تروریستی که خیال ضربه زدن به امنیت کشورمان را دارد، پاسخی سخت ، پشیمان کننده و بازدارنده.
,
,
9 – شاید اگر پس از جنایات دشمنان ایران در به شهادت رساندن دانشمندان هسته ای کشورمان و به خاک و خون کشاندن دانشمندان پر افتخاری مانند شهید علی محمدی، شهید شهریاری، شهید احمدی روشن و شهید رضایی نژاد و پس از داغدارکردن ملت ایران با ترور سردار دل ها شهید حاج قاسم سلیمانی، پاسخی سخت و متناسب و عبرت آموز داده بودیم، امروز شاهد ترور ناجوانمردانه بزرگ مردی دیگر از فرزندان این سامان نمی بودیم.
,
,
10 – اما نکته بسیار مهم دیگر این که این حادثه تلخ به هیچ عنوان نباید بهانه ای شود برای ضربه زدن به روحیه نیروهای خدوم و فداکار امنیتی، حفاظتی، اطلاعاتی، نظامی و انتظامی و تضعیف این فداییان دین و میهن که در سخت ترین شرایط، امن ترین فضا و بستر را برای حرکت کشور به سمت پیشرفت و آینده روشن فراهم آوردند. نیروهایی که برخلاف برخی سیاسی کاران و اختلاس گران و بعضی دست اندرکاران پرمدعا و ناشایست ، جان خود را برای تامین امنیت مُلک و ملت در طبق اخلاص گذاشته اند.
,
,
نکته آخر این که مردم همان طور که شاهد عملیاتی شدن وعده صادق سردار دل های خود در پایان داعش و دستگیری جنایتکار تروریستی مانند ریگی در آسمان و ... بودند، منتظر پاسخ در خور و دندان شکن و پشیمان کننده به عاملان و آمران ترور شهید دکتر محسن فخری زاده هستند.
,
,
,
,
,
مجازات عاملان ترور ضرورت بازدارندگی عزتمندانه
,
مجازات عاملان ترور ضرورت بازدارندگی عزتمندانه,
,
رسول سنائیراد در جوان نوشت:
,
رسول سنائیراد در جوان نوشت:,
,
دانشمند توانمند کشورمان دکتر محسن فخریزاده عصر روز جمعه ۷ آبان ماه در ورودی آبسرد تهران در حادثهای تروریستی به شهادت رسید و مزد سالها جهاد و تلاش برای آبروی کشور اسلامی و عزت مردم را از خداوند دریافت کرد و در جوار حق آرام گرفت.
,
گرچه نام این شهید سعید سالهاست که در لیست ترور موساد و سوژههای سیا قرار داشته و چندین سال قبل نشریه فارینپالیسی او را در زمره ۵۰۰ مرد قدرتمند جهان ذکر کرده و تاکنون چند بار طرح ترور او خنثی شده و تروریستها ناکام مانده بودند، اما این بار او توسط یک تیم کاملاً حرفهای و به شکلی وحشیانه درحالی که همراه خانوادهاش بوده و از دیدار بستگانش برمیگشته مورد حمله قرار گرفته و به شهادت میرسد. درست زمانی که؛
,
,
۱- کمتر از ۶۰ روز از زمان قدرت رئیسجمهور امریکا باقی مانده است. ۲- نشست مشترکی بین مقامات صهیونیستی و امریکایی در شهر نئوم عربستان برگزار شده است. ۳- امریکاییها تحرکاتی، چون اعزام بمبافکن بی۵۲ به منطقه و بازگرداندن ناو هواپیمابر به خلیجفارس را همراه با تبلیغات رسانهای دنبال میکنند. ۴- ارتش رژیم صهیونیستی به بهانه آمادگی برای همراهی با اقدامات امریکا در آمادهباش بهسر میبرد. ۵- رژیم صهیونیستی مانور رسانهای-تبلیغی سنگینی با ادعای حملههای مکرر به نیروهای مقاومت در سوریه به راه انداخته است.
,
,
علاوه بر موارد فوق، که روشنتر اینکه نخستوزیر فاسد و جنایتکار رژیم صهیونیستی که دو سال قبل در ادعاهای سیاسی-تبلیغی علیه فناوری هستهای جمهوری اسلامی ایران از دکتر محسن فخریزاده نام برد و همان زمان خواسته که نام او را برای آینده بهخاطر بسپارند، همان روز جمعه دریک توئیت به صهیونیستها اعلام میدارد که در این هفته اقدامات زیادی انجام شده که برخی را نمیتوان ذکر کرد و اشاره میکند که شنبه خوبی داشته باشید. مجموعه موارد فوق نشانگانی از امریکایی-صهیونیستی بودن حادثه ترور شهید فخریزاده به جرم نقش داشتن در عرصه علم و فناوری برای قدرت دفاعی و حل مشکلات اساسی کشور عزیزمان است که در مجموعه علمی-پژوهشی تحت مدیریت او دنبال میشد که ساخت کیت تشخیص کرونا و تلاش برای ساختن واکسن کرونا نمونههای اخیر از نتایج این تلاشها بهحساب میآیند. البته او یک دانشمند هستهای نیز بوده و توانسته شاگردان زیادی در این رشته تربیت کند و دانش و تجربه او در ارتقای فناوری هستهای ایران اسلامی نقش مؤثری داشته است. او یک مدیر موفق در مجموعهای علمی-پژوهشی بوده که هنر بهکارگیری مجموعهای از نخبگان رشتههای مختلف علمی را داشته و پس از تهدیدات مکرر به ترور، آینده معطوف به شهادتش را نیز متصور و لذا تجارب و ایدههایش را نیز به همکاران و شاگردانش منتقل کرده است؛ لذا همانگونه که شهادت شهید تهرانی مقدم خللی در روند پیشرفتهای موشکی کشورمان پدید نیاورد، شهادت این دانشمند پرتلاش نیز روند برنامههای علمی-پژوهشی مجموعه تحت مدیریت او را متوقف نخواهد ساخت. از این رو، اقدام صهیونیستها که ازسوی بسیاری از مقامات غربی خلاف حقوق بشر و عملی مجرمانه خوانده شده، نه برای متوقف ساختن روند پیشرفت فناوریهای مربوط به حوزه تلاش شهید فخریزاده که احتمالاً با اهداف دیگری انجام شده که میتواند همزمان برای امریکا، رژیم صهیونیستی و آلسعود به صورت مشترک قابل توجه و مهم به حساب آید. اهدافی چون؛
,
,
۱- وارد ساختن جمهوری اسلامی به میدان تنش و درگیری. ۲- ارائه تصویری انفعالی و ضعیف از جمهوری اسلامی به اروپا و رئیسجمهور آینده امریکا برای مذاکرات هستهای احتمالی و پس از ترامپ. از این رو تروریستها برای کاهش خطر واکنش ایران، زمان انتقال قدرت و جابهجایی ریاستجمهوری در امریکا را انتخاب کرده و این تصور را دارند که جمهوری اسلامی در این شرایط واکنش نشان نخواهد داد.
,
,
در واقع براساس برآورد طراحان این ترور و جنایت دولتی، این حادثه که برد رسانهای و سیاسی وسیع و ماندگار دارد، جمهوری اسلامی را در شرایط سخت و آچمزکنندهای قرار میدهد که چنانچه واکنش نشان دهد، میتواند مقدمه تنشی غیرقابل کنترل و ورود به جنگ شود و اگر واکنش نشان ندهد، بازدارندگی در برابر اقدامات مشابه تضعیف شده و میتواند مشوق صهیونیستها برای تکرار جنایت و ترور و حتی خرابکاری علیه تأسیسات حیاتی ایران گردد. عواملی که این تلقی و برآورد خطرناک و احمقانه را برای طراحان ترور ۷ آذر رقم میزند، عبارتند از:
,
,
۱- دلدادگی و اصرار برخی از مسئولان و چهرههای سیاسی کشورمان به مذاکره و دلخوشی به جابهجایی قدرت در امریکا.
,
,
۲- نامتناسب بودن واکنشها به اقدامات جنایتکارانه و خبیثانه صهیونیستها و امریکاییها علیه محور مقاومت و برخورد مبهم به اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی مثل خرابکاری در تأسیسات نطنز.
,
,
بنابراین، برای متوقف ساختن روند تهاجمی صهیونیستها و متوقف ساختن اقدامات جنایتکارانه و تروریستی آنها، لازم است، ضمن انعکاس شکایتها و ادعاهای حقوقی به مراجع بینالمللی و طرح ادعاهای حقوقی مرتبط با موضوع و بازتاب دادن واقعیتها و نشانگان مربوط به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه صهیونیستها و نقض حاکمیت کشورمان در عرصه رسانهای و آگاهسازی افکار عمومی، پاسخ قاطع و بههنگام در دستور کار قرار گرفته و از هرگونه فرصتسوزی -که به جسارت بیشتر صهیونیستها منجر میشود- اجتناب گردد. علاوهبر این، مجازات عاملان که عناصر نفوذی و خائن داخلی هستند، نیز نباید مورد غفلت قرار گیرد و لازم است هزینه خیانت تا بدان اندازه باشد که از شکلگیری شبکههای ترور و جنایت در داخل ممانعت بهعمل آورد. مقدمه این مجازات تمرکز دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی روی این پدیده، پوشش خلأها و جابهجایی در اولویتها است؛ و آخر اینکه عزت امروز ایران اسلامی ایجاب میکند دولتمردان محترم، دندان طمع به نتایج نامعلوم مذاکرات را کنده و با عبرت از تجربه گذشته، در ارسال پیام قدرت اگر به غیرت و غرور ملی توجهی ندارند، حداقل به منطق مذاکره معمول در سیاست خارجی عنایت داشته باشند.
,
,
,
,
,
,
,
چند نکته شفاف با نمایندگان مجلس
محمدرضا خباز در آرمان نوشت:
در ابتدای سخن شهادت مظلومانه عزیز ازدسترفته، محسن فخریزاده را به پیشگاه امام زمان (عج) و به همه علاقهمندان به این سرزمین و به همه آزادیخواهان جهان بالاخص به بیت شریف ایشان، همسر مکرمه و فرزندان عالیقدرشان تسلیت و تبریک عرض میکنم.
ملت شریف ایران 40 سال است که با این شهادتها آشناست و کار امروز و دیروز نیست. از شهادت شهید بهشتی که همه میگفتند نظام از دست رفت تا شهادت شهید رجایی و شهید باهنر و شهدای دیگر، نهتنها لطمهای به جمهوری اسلامی ایران وارد نشد، بلکه موجب تقویت شد. معنای واقعی «عاشَ سعیداً و ماتَ سعیداً» را پیدا کردند. هم با عزت زندگی کردند و هم با عزت به ملاقات ذات اقدس الهی رفتند. البته این را باید متذکر شویم که این، اولین توطئه دشمن در این چند سال اخیر نیست و اگر یادتان باشد در زمان آقایان اژهای و مصلحی، وزرای آقای احمدینژاد هم اتفاق افتاد.
واقعیت این است که هر کدام از این شخصیتها که از دست میروند یک فاجعه عظیم برای جمهوری اسلامی ایران است و آقایان بهجای پرداختن به بگومگوهای سیاسی درصدد امنیت کشور برآیند. رژیم صهیونیستی و آمریکا، بیگمان دست آلوده این دو در شهادت مظلومانه این شهید عزیز و محافظان گرانقدرش وجود دارد و ما حق انتقام را برای خودمان محفوظ نگه میداریم تا اینکه زمانش برسد و آن زمان هم انشاءا... دیر نخواهد بود. اما به نظر میرسد مجلس با موضوعی که دیروز در این رابطه مطرح کرد، نیازمند تدبیر بیشتری است. سیاستهای اصلی نظام طبق قانون اساسی با رهبری است.
عموما برای این کارها، مشورت و همفکری با بزرگان کشور و نشستن و مذاکره کردن لازم است. چون طبیعتا خروج از انتیپی، یک سیاست مهم کشوری است و باید نظر رهبر انقلاب و روسای سه قوه جلب و جذب شود. در غیراینصورت تهیه یک طرح کاری ندارد و متنی نوشته میشود و 10 نماینده هم امضا میکنند و تبدیل به یک طرح قانونی میشود. ولی آیا مفید و موثر هم هست و مشکلی از مشکلات کشور را کم میکند یا بر مشکلات میافزاید؟ هنوز که چند ماهی ماه بیشتر نیست، آقایان سر کار آمدند. آیا از یاد بردهاند در تبلیغات انتخاباتی به مردم چه میگفتند؟ به هفت، هشتماه پیش برگردند و قولهاییکه به مردم میدادند را مرور کنند که با همانها توانستند همین حداقل آرا را بهدست آورند؟ مگر قول رفع و حل مشکلات اقتصادی را ندادند؟ حالا که میبینند نمیتوانند، میگویند میخواهیم با فشار مشکل را حل کنیم! درحالیکه دولت اگر خودش توان داشت، حل میکرد و نیازی نبود.
وضعیت اقتصادی کشور ناجور است و هنر به این معناست که کسی راهکار ارائه دهد وگرنه حرف زدن و سر دادن شعار کار سختی نیست و همه بلدند. آقایانی که به مردم قول بهبود اوضاع اقتصادی را دادند، بدانند با فشار به دولت مشکلی حل نمیشود. مشکل از سرمایهگذاری است و تاراهی برای سرمایهگذاری بهوجود نیاید، مشکل حل نخواهد شد. باید امنیت روانی، فکری و اجتماعی در کشور حاکم باشد تا سرمایهگذار داخلی از کشور فرار نکند. چندی پیش گزارشی مبنی بر اینکه بیشترین آپارتمانهای ترکیه را ایرانیها خریدهاند، منتشر شد. واقعا جای تاسف است و باید خون گریه کرد که نتوانیم مردم کشور خودمان را در داخل کشور نگه داریم و مجبور شوند با خروج سرمایه از کشور فرار کنند. بنابراین نمایندگان پیشنهاد حل مشکل دهند و نه پیشنهاد افزایش مشکلات. اگر با خروج از انپیتی مشکلات کمتر میشود، حرفی نیست. این تصمیمات باید در شورای عالی امنیت ملی گرفته شود که فرماندهان نظامی هم حضور دارند و با نوشتن چهار خط و ارائه یک طرح مشکل حل نمیشود.
دور باطل اقتصاد پای مرغی
ژوبین صفاری در ابتکار نوشت:
در خبرها آمده بود که قیمت پای مرغ از قیمت مصوب مرغ هم بیشتر شده است. درواقع قیمتی که دولت مصوب کرده است حدود 20 هزار و400 تومان است که قیمت پای مرغ در بازار به 27 هزار تومان هم میرسد. فارغ از اینکه این افزایش قیمت اساساً چه مقدار به خانوادههای ایرانی در دوران سخت اقتصادی فشار میآورد اما این طنز تلخ خود اما ماحصل تمام سیاستگذاریهای غلط اقتصادی طی دهههای گذشته است که متاسفانه هیچ تلاشی نیز برای این تغییر رویه طی این سالها دیده نشده است. دولتها همواره طی این چند دهه با پرداخت انواع یارانهها از جمله پرداخت ارز ارزان برای واردات کالاهای اساسی سعی کردهاند تا قیمتها را در بازار کنترل کنند. اما همواره این فرآیند معیوب به ضرر همه از تولیدکننده تا مصرف کننده تمام شده است.
در مورد اخیر حدود 2 و نیم میلیارد دلار ارز برای واردات خوراک دام و طیور تعلق گرفته است که نتیجه آن در مقطعی جوجه کشی و حالا گرانی مرغ و چند نرخی شدن آن منجر شده است. این ساده انگاری و عدم استفاده از تجربههای داخلی و خارجی همواره در اقتصاد تکرار شده و انگار قرار نیست مسئولان یک بار برای همیشه تکلیف خود را با شیوه سیاستگذاری در اقتصاد روشن کنند.
همواره دولتها خواستهاند با دستور یا قیمتها را کنترل کنند و یا ابزار ارزی و یارانهای به کمک کنترل بازار بیایند که هر دو اینها نه به تولیدکننده خیری رسانده و نه بازار کنترل شده است. یک بار برای همیشه قاعده ساده اقتصادی را بپذیریم که با سرکوب قیمت طی چند سال نمیتوان برای همیشه آن را کنترل کرد. باید این واقعیت را پذیرفت که اقتصاد کشور به واسطه انواع مشکلات از جمله تحریمها و بالا بودن هزینه تولید با تورم روبهرو است.
کارشناسان بارها نتایج تخصیص ارز رانتی را به دولتمردان یادآور شدند اما دولت همچنان اصرار دارد تا با همین رویه غلط ارز را به عدهای خاص بدهد تا نه تنها کمکی به بازار نشود که عدهای منافعشان را از این طریق تامین کنند.
ناگفته پیداست محاکمه سلاطین مختلف در بازارها نمیتواند درمان قطعی برای این ساختار معیوب باشد. اقتصاد کشور سالهاست از چندنرخی بودن برخی اجناس و صفهای طولانی برای دریافت کالاهای یارانهای خسته است. به نظر میرسد مداخله دولت و نهادهای حاکمیتی در هر وجه اقتصاد چیزی جز آشفتگی بیشتر نصیب بازارها نمیکند. تجربه سرکوب نرخ ارز طی سالهای اخیر نیز از جمله این تجربیات است. حالا امروز این معضل خود را در بازار مرغ نشان داده است روز دیگر احتمالا برای گوشت هم چنین خواهد شد.
به نظر میرسد سیاستگذاران باید یک بار این تصمیم سخت را بگیرند که دست خود را از سر اقتصاد بردارند تا بازار با منطق اقتصادی راه خود را پیدا کند. درصورت تداوم چنین رویکردهایی باید همواره منتظر بروز سلاطین رانتی در اقتصاد باشیم. سلاطینی که احتمالاً با انواع رابطهها ارز ارزان و یا امکانات ویژه دیگر دریافت می کنند تا به بازار کمک کنند اما درواقع به جیب خود کمک می کنند.
,
,
چند نکته شفاف با نمایندگان مجلس
,
چند نکته شفاف با نمایندگان مجلس,
,
محمدرضا خباز در آرمان نوشت:
,
محمدرضا خباز در آرمان نوشت:,
,
در ابتدای سخن شهادت مظلومانه عزیز ازدسترفته، محسن فخریزاده را به پیشگاه امام زمان (عج) و به همه علاقهمندان به این سرزمین و به همه آزادیخواهان جهان بالاخص به بیت شریف ایشان، همسر مکرمه و فرزندان عالیقدرشان تسلیت و تبریک عرض میکنم.
,
,
ملت شریف ایران 40 سال است که با این شهادتها آشناست و کار امروز و دیروز نیست. از شهادت شهید بهشتی که همه میگفتند نظام از دست رفت تا شهادت شهید رجایی و شهید باهنر و شهدای دیگر، نهتنها لطمهای به جمهوری اسلامی ایران وارد نشد، بلکه موجب تقویت شد. معنای واقعی «عاشَ سعیداً و ماتَ سعیداً» را پیدا کردند. هم با عزت زندگی کردند و هم با عزت به ملاقات ذات اقدس الهی رفتند. البته این را باید متذکر شویم که این، اولین توطئه دشمن در این چند سال اخیر نیست و اگر یادتان باشد در زمان آقایان اژهای و مصلحی، وزرای آقای احمدینژاد هم اتفاق افتاد.
,
,
واقعیت این است که هر کدام از این شخصیتها که از دست میروند یک فاجعه عظیم برای جمهوری اسلامی ایران است و آقایان بهجای پرداختن به بگومگوهای سیاسی درصدد امنیت کشور برآیند. رژیم صهیونیستی و آمریکا، بیگمان دست آلوده این دو در شهادت مظلومانه این شهید عزیز و محافظان گرانقدرش وجود دارد و ما حق انتقام را برای خودمان محفوظ نگه میداریم تا اینکه زمانش برسد و آن زمان هم انشاءا... دیر نخواهد بود. اما به نظر میرسد مجلس با موضوعی که دیروز در این رابطه مطرح کرد، نیازمند تدبیر بیشتری است. سیاستهای اصلی نظام طبق قانون اساسی با رهبری است.
,
,
عموما برای این کارها، مشورت و همفکری با بزرگان کشور و نشستن و مذاکره کردن لازم است. چون طبیعتا خروج از انتیپی، یک سیاست مهم کشوری است و باید نظر رهبر انقلاب و روسای سه قوه جلب و جذب شود. در غیراینصورت تهیه یک طرح کاری ندارد و متنی نوشته میشود و 10 نماینده هم امضا میکنند و تبدیل به یک طرح قانونی میشود. ولی آیا مفید و موثر هم هست و مشکلی از مشکلات کشور را کم میکند یا بر مشکلات میافزاید؟ هنوز که چند ماهی ماه بیشتر نیست، آقایان سر کار آمدند. آیا از یاد بردهاند در تبلیغات انتخاباتی به مردم چه میگفتند؟ به هفت، هشتماه پیش برگردند و قولهاییکه به مردم میدادند را مرور کنند که با همانها توانستند همین حداقل آرا را بهدست آورند؟ مگر قول رفع و حل مشکلات اقتصادی را ندادند؟ حالا که میبینند نمیتوانند، میگویند میخواهیم با فشار مشکل را حل کنیم! درحالیکه دولت اگر خودش توان داشت، حل میکرد و نیازی نبود.
,
,
وضعیت اقتصادی کشور ناجور است و هنر به این معناست که کسی راهکار ارائه دهد وگرنه حرف زدن و سر دادن شعار کار سختی نیست و همه بلدند. آقایانی که به مردم قول بهبود اوضاع اقتصادی را دادند، بدانند با فشار به دولت مشکلی حل نمیشود. مشکل از سرمایهگذاری است و تاراهی برای سرمایهگذاری بهوجود نیاید، مشکل حل نخواهد شد. باید امنیت روانی، فکری و اجتماعی در کشور حاکم باشد تا سرمایهگذار داخلی از کشور فرار نکند. چندی پیش گزارشی مبنی بر اینکه بیشترین آپارتمانهای ترکیه را ایرانیها خریدهاند، منتشر شد. واقعا جای تاسف است و باید خون گریه کرد که نتوانیم مردم کشور خودمان را در داخل کشور نگه داریم و مجبور شوند با خروج سرمایه از کشور فرار کنند. بنابراین نمایندگان پیشنهاد حل مشکل دهند و نه پیشنهاد افزایش مشکلات. اگر با خروج از انپیتی مشکلات کمتر میشود، حرفی نیست. این تصمیمات باید در شورای عالی امنیت ملی گرفته شود که فرماندهان نظامی هم حضور دارند و با نوشتن چهار خط و ارائه یک طرح مشکل حل نمیشود.
,
,
,
,
,
,
,
,
دور باطل اقتصاد پای مرغی
,
دور باطل اقتصاد پای مرغی,
,
ژوبین صفاری در ابتکار نوشت:
,
ژوبین صفاری در ابتکار نوشت:,
,
در خبرها آمده بود که قیمت پای مرغ از قیمت مصوب مرغ هم بیشتر شده است. درواقع قیمتی که دولت مصوب کرده است حدود 20 هزار و400 تومان است که قیمت پای مرغ در بازار به 27 هزار تومان هم میرسد. فارغ از اینکه این افزایش قیمت اساساً چه مقدار به خانوادههای ایرانی در دوران سخت اقتصادی فشار میآورد اما این طنز تلخ خود اما ماحصل تمام سیاستگذاریهای غلط اقتصادی طی دهههای گذشته است که متاسفانه هیچ تلاشی نیز برای این تغییر رویه طی این سالها دیده نشده است. دولتها همواره طی این چند دهه با پرداخت انواع یارانهها از جمله پرداخت ارز ارزان برای واردات کالاهای اساسی سعی کردهاند تا قیمتها را در بازار کنترل کنند. اما همواره این فرآیند معیوب به ضرر همه از تولیدکننده تا مصرف کننده تمام شده است.
,
,
در مورد اخیر حدود 2 و نیم میلیارد دلار ارز برای واردات خوراک دام و طیور تعلق گرفته است که نتیجه آن در مقطعی جوجه کشی و حالا گرانی مرغ و چند نرخی شدن آن منجر شده است. این ساده انگاری و عدم استفاده از تجربههای داخلی و خارجی همواره در اقتصاد تکرار شده و انگار قرار نیست مسئولان یک بار برای همیشه تکلیف خود را با شیوه سیاستگذاری در اقتصاد روشن کنند.
,
,
همواره دولتها خواستهاند با دستور یا قیمتها را کنترل کنند و یا ابزار ارزی و یارانهای به کمک کنترل بازار بیایند که هر دو اینها نه به تولیدکننده خیری رسانده و نه بازار کنترل شده است. یک بار برای همیشه قاعده ساده اقتصادی را بپذیریم که با سرکوب قیمت طی چند سال نمیتوان برای همیشه آن را کنترل کرد. باید این واقعیت را پذیرفت که اقتصاد کشور به واسطه انواع مشکلات از جمله تحریمها و بالا بودن هزینه تولید با تورم روبهرو است.
کارشناسان بارها نتایج تخصیص ارز رانتی را به دولتمردان یادآور شدند اما دولت همچنان اصرار دارد تا با همین رویه غلط ارز را به عدهای خاص بدهد تا نه تنها کمکی به بازار نشود که عدهای منافعشان را از این طریق تامین کنند.
,
,
ناگفته پیداست محاکمه سلاطین مختلف در بازارها نمیتواند درمان قطعی برای این ساختار معیوب باشد. اقتصاد کشور سالهاست از چندنرخی بودن برخی اجناس و صفهای طولانی برای دریافت کالاهای یارانهای خسته است. به نظر میرسد مداخله دولت و نهادهای حاکمیتی در هر وجه اقتصاد چیزی جز آشفتگی بیشتر نصیب بازارها نمیکند. تجربه سرکوب نرخ ارز طی سالهای اخیر نیز از جمله این تجربیات است. حالا امروز این معضل خود را در بازار مرغ نشان داده است روز دیگر احتمالا برای گوشت هم چنین خواهد شد.
,
,
,
به نظر میرسد سیاستگذاران باید یک بار این تصمیم سخت را بگیرند که دست خود را از سر اقتصاد بردارند تا بازار با منطق اقتصادی راه خود را پیدا کند. درصورت تداوم چنین رویکردهایی باید همواره منتظر بروز سلاطین رانتی در اقتصاد باشیم. سلاطینی که احتمالاً با انواع رابطهها ارز ارزان و یا امکانات ویژه دیگر دریافت می کنند تا به بازار کمک کنند اما درواقع به جیب خود کمک می کنند.
,
,
,
,
انتهای پیام/ک
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه