شاید برخی هنوز هم دلباختهی آمریکا و غرب باشند اما حداقل برای آحاد ملت ایران دو تفکر «ایستادگی» و «سازش» مسلماً در عرصه عمل امتحان خود را پس دادهاند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیارآفتاب؛ این روزها در آستانه سیزدهم آبان ماه سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران و به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) انقلاب دوم قرار داریم، نامگذاری این اتفاق مهم در سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی بهعنوان روز استکبارستیزی سالهاست فرصتی را فراهم میآورد تا به بازخوانی تاریخ سراسر مداخلهجویانه و دشمنیهای آمریکا با ملت ایران پرداخته شود.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیارآفتاب,هرچند تجربیات پیش از انقلاب اسلامی و سیطره آمریکاییها بر سرنوشت ملت و منابع کشور در دوره حکومت پهلوی از کودتای ۲۸ مرداد و اعتماد تلخ مصدق به آمریکا تا تصویب کاپیتولاسیون و غارت سرمایههای نفتی ایران بهصورت واضح و روشن در برابر دیدگان همه قرار دارد اما بعد از انقلاب و از اولین روزهای استقرار دولت موقت هم برخی همچنان بر طبل دوستی و روابط عادی جمهوری اسلامی با آمریکا کوبیده و از تنشزایی گفتند.
آنجا که امام (ره) میفرمایند: «ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت، اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سرسپردگانی میباشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند و هماکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمیدارند.» صحیفه امام؛ ج ۱۵؛ ص ۴۴۶
برخی از جریانات سیاسی لیبرال و غربگرا همواره به دنبال تلقین و القاء گزاره مهندسیشده «مقاومت در برابر دشمنان هزینه دارد» به افکار عمومی بودهاند، این جریان اعتقادش بر این است که اساساً مقابله جمهوری اسلامی با بهاصطلاح ابرقدرتها و بهخصوص ایستادگی در برابر آمریکا اشتباه و بدون منطق و استدلال است.
لذا جریان غربگرا با طرح مسائلی همچون مذاکره از هیچ کوششی برای غلبه دادن منطق سازش بر منطق مقاومت و ایستادگی دریغ نمیکند و در طول سالهای بعد از انقلاب با عناوین متفاوتی این تفکر بهعنوان پایه اصلی دیدگاه این طیف در سیاست خارجی در دولتهای سازندگی، اصلاحات و اخیراً اعتدال بروز داشته و به جد دنبال شده است.
شاید برخی هنوز هم دلباختهی آمریکا و غرب باشند اما حداقل برای آحاد ملت ایران دو تفکر «ایستادگی» و «سازش» در عرصه عمل امتحان خود را پس دادهاند؛ تجربهی گران بهایی همچون دفاع مقدس نشان داده ایستادگی در مسیر حق، بهشرط عمل به الزاماتِ این حرکت، قطعاً پیروزی را به همراه خواهد داشت.
این تجربهی عینی اساساً یک سنت و وعدهی الهی است، خداوند در قرآن کریم میفرماید که «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا»؛ «لَا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیْئًا»؛ یعنی نمیتوانند هیچ زیانی به شما برسانند؛ اما بهشرط چه؟ بهشرط صبر و تقوا…
از زاویه دیگر و در نگاهی به رابطه و تعامل کشورهایی که بر مبنای مقاومت و سازش حرکت کردند میتوان تصویری از نتایج و پیامدهای این دو گفتمان را نظاره کرد و این نتیجه را گرفت که هرکجا و در هر موضوعی دولتها و ملتها تسلیم زورگویی و خواستههای بهناحق و نابجای آمریکا و دیگر قدرتهای استعمارگر شدند و بعضاً خوشخدمتی کردند پس رفت کرده و هزینههای بیشتری را متحمل شدهاند و هرکجا که در برابر قلدرمابی ها و سیاستهای ظالمانه ایستادگی و مقاومت نشان دادند در مسیر استقلال قرارگرفتهاند.
لیبی؛ مذاکراتی که به نام رفاه اقتصادی به جنگ و فروپاشی رسید
ازجمله کشورهایی که تصور میکرد مشکلات داخلی و اقتصادی خود را از طریق مذاکره با آمریکا میتواند برطرف کند، لیبی بود، معمر قذافی در ابتدا به مخالفت باسیاستهای آمریکا و اسرائیل پرداخت و از جنبشهای آزادیبخش در جهان اسلام، فلسطین و حتی ایرلند حمایت کرد و مجموعه اقدامات این کشور موجب شد تا تحت تحریمهای نفتی آمریکا قرار بگیرد.
همچنین متهم کردن لیبی در ماجرای ساقط شدن هواپیمای آمریکایی بهانه خوبی بود تا سه قطعنامه تحریمی بر ضد این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شود.
تنشهای صورت گرفته میان لیبی و غرب، تحریم و تهدیدهای نظامی آمریکا علیه این کشور، موجب شد تا قذافی از روی ترس اما به بهانه «اقتصاد مرفه» پای میز مذاکره بر سر مسائل هستهای و موشکی خود برود.
فشارهای اقتصادی و بینالمللی علیه لیبی موجب شد تا رفتهرفته این کشور مذاکرات پشت پردهای را با آمریکا شروع کند تا جایی که در سال ۲۰۰۳ لیبی از آمادگی کشورش برای توقف کامل برنامههای اتمی خود خبر میدهد جمعکردن برنامه هستهای این کشور آغاز شد، در سال ۲۰۰۴ حذف و از بین بردن سلاحهای لیبی هم انجام گرفت و برد موشکهای این کشور به ۲۰۰ کیلومتر محدود شد.
اما از بین رفتن صنعت هستهای لیبی نهتنها اقتصاد مرفه برای آنها را به ارمغان نیاورد بلکه شخصیت انقلابی قذافی را نیز از بین برد و با آغاز انقلابها در کشورهای عربی، لیبی نیز دستخوش تحولات شد و قذافی علیرغم اینکه به خواست آمریکاییها تن داده بود اما موردحمله کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا قرار گرفت.
در سال ۲۰۱۱ آمریکا سفارت خود را در طرابلس بست و خواستار مقابله سخت با دولت لیبی شد و صدور قطعنامه ۱۹۷۳، عملیاتی برای اسقاط معمر قذافی آغاز و نهایتاً چند ماه بعد دولت قذافی ساقط و خودش بهدست مخالفان و به طرز فجیعی کشته شد.
مصر؛ یک انقلاب ناتمام، فرار از استبداد و تن دادن به استعمار
یکی دیگر از کشورهایی که سازش با آمریکا را بر مقاومت در برابر شیطان بزرگ ترجیح داد مصر بود. اولین جرقه انقلاب مصر و «بیداری اسلامی» در این کشور در سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد تا مردم مصر در پرتو انقلاب مردمی به رؤیای چندین ساله خود برای رسیدن به آزادی و تشکیل دولت مردمسالار غیرنظامی دست یابند.
در جریان بیداری اسلامی مردم مصر با برکناری حسنی مبارک، محمد مرسی را در کسوت رئیسجمهور، مأمور تشکیل دولت کردند اما محمد مرسی در جایگاه منتخب مردم این رؤیای تحققیافته را با تلاش خود برای نزدیکی به آمریکا به رؤیای ناتمام مردم مصر تبدیل کرد.
تلاش مرسی برای نزدیکی به آمریکا در راستای کاسته نشدن از میزان کمکهای اقتصادی این کشور به مصر و ارتش آن، باعث شد آمریکاییها به یار جدید خود در منطقه نیز پشت کرده و با کودتایی نظامی، رئیسجمهور منتخب را به زندان بیفکنند و دوباره نظامیان اوضاع را در دست بگیرند این در حالی است که هیلاری کلینتون در سفر به مصر گفته بود برای تشکیل دولت دموکراتیک تمام تلاش خود را به کار میبندد!
کره شمالی؛ مذاکراتی که باز هم زیادهخواهی آمریکا نمایان کرد
بعد از سال ها کشمکش و درگیریهای لفظی میان رهبران آمریکا و کره شمالی، کیم جونگ اون در مارس ۲۰۱۸ در یک چرخش ناگهانی از رئیسجمهوری آمریکا برای دیدار مستقیم دعوت کرد.
در پی این دعوت، رئیسجمهور آمریکا و رهبر کره در جزیره سنتوزای سنگاپور یکدیگر را ملاقات کردند و طرفین به توافقاتی نیز دست یافتند، چندی بعد دوباره ترامپ به دیدار با کیم جونگ اون علاقه نشان داد و این بار در هانوی پایتخت ویتنام یکدیگر را ملاقات کردند. باوجودآنکه ترامپ در آغاز این دیدار گفته بود که او فکر میکند اجلاس سران بسیار موفق خواهد بود، اما این نشست به شکست انجامید.
دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا در کنفرانس بعد از نشست با رهبر کره شمالی میگوید: «آنها در اصل میخواستند تحریمها بهطور کامل برداشته شود اما ما نمیتوانستیم این کار را بکنیم، ما باید از این موضوع دوری میکردیم.»
همچنین ترامپ میگوید: «ما پیشنهاد کره شمالی درباره خلع سلاح اتمی از مناطقی که ازنظر ما کمتر اهمیت دارند را در ازای لغو کامل تحریمها نپذیرفتیم»
اما اظهارات مقامات کره شمالی برخلاف ادعای ترامپ است، چنانچه رهبر کره شمالی قبل از این در مورد آمادگی خود برای خلع سلاح هستهای شبهجزیره کره میگوید: «اگر آماده ادامه خلع سلاح هستهای شبهجزیره کره نبودم، اینجا در ویتنام با رئیسجمهوری آمریکا دیدار نمیکردم»، حتی به گفته وزیر خارجه کره شمالی، پیونگیانگ همچنین آماده بود تا بهصورت کتبی توقف آزمایشهای موشکی و هستهای را اعلام کند.
وی در مورد ادعای ترامپ که «کره شمالی خواستار آن بود که تمامی تحریمهای این کشور لغو شود» را نادرست خواند و در این زمینه میگوید: «کره شمالی در نشست سران فقط خواهان لغو تعدادی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد بود که در اقتصاد این کشور و زندگی مردم اختلال ایجاد کردهاند»
اما همانطور که از این موضعگیریها برمی آید، آمریکا به دنبال مذاکره واقعی با کره شمالی به شکل برد-برد نبوده است بلکه صرفاً خواستار آن بود که بتواند به خلع سلاح کره شمالی بدون اعطای کمترین امتیاز دست پیدا کند، لذا چنین موضعگیریها و زیادهخواهیهای آمریکا باعث شد تا این مذاکرات به بن بست برسد.
در این بین شاید نکته مثبت در رفتار سیاستمداران کره شمالی این باشد که حتی در پرتو مذاکره نیز علیرغم اینکه این کشور به دلیل دنبال کردن برنامههای هستهای و موشکی با تحریمهای خارجی مواجه است اما تاکنون نهتنها عقب ننشسته است بلکه بهسرعت برنامههای خود را دنبال میکند.
عراق؛ سالها بحران و نا امنی دستمزد خوشخدمتیهای صدام به آمریکا
یکی دیگر از کشورهایی که پس از سالها همکاری و بهنوعی اطاعت از آمریکا نهایتاً کارش به حمله نظامی انجامید، عراق بود، بعد از جنگ خلیجفارس و صدور قطعنامه ۹۸۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۹۵ و به دنبال تحریمهای سازمان ملل ضد عراق برنامه «نفت در برابر غذا» در این کشور به اجرا درآمد.
صدام در سال ۱۹۹۸ به همکاری با آمریکا پرداخت و اجازه داد در برخی از مراکز حساس این کشور دوربین نظارتی گذاشته شود، اجازه بازدید از ۸ سایت نظامی متعلق به ریاستجمهوری را صادر کرد ولی باوجود تمام این اقدامات، بازرسان سازمان ملل اعلام کردند عراق با آنها همکاری لازم را ندارد!
در سال ۲۰۰۲ بازهم صدام به بازرسان اجازه داد به عراق بازگردند اما جورج بوش در سال ۲۰۰۳ به بهانه از بین بردن سلاحهای کشتارجمعی به این کشور حمله کرد.
نتیجه مطیع بودن صدام در برابر خواستههای آمریکا و کشورهای غربی اما موجب شد تا این کشور دستخوش تحولات گسترده و طولانی شود تا جایی که هماکنون نیز عراق بهرغم روی کار آمدن یک حکومت مردمی، شاهد بحرانهای متعدد ازجمله حضور گروهکهای تکفیری و تروریستی در این کشور در سالهای اخیر بود و وعده آمریکا برای ایجاد امنیت در این کشور نهتنها محقق نشد بلکه مشکلات عدیدهای را پیش آورد.
ایران و توافق سعدآباد؛ تجربهای که برای برخی عبرت نشد
از سایر کشورها که بگذریم حتی در عرصه سیاست خارجی ایران نیز در مقاطعی برخی با تکیهبر سیاست نخ نما شده اما خوشرنگ و لعاب تنشزدایی به مذاکره و درنهایت اجرای خواست طرف مقابل تن دادند که البته نتیجهی آن چیزی جز فشار بیشتر و زیادهخواهی طرف غربی و انعکاس پالسهای ضعف نبود.
۱۷ سال پیش یعنی در تاریخ ۲۹ مهرماه سال ۱۳۸۲، سرانجام پس از چند دور مذاکرات هستهای میان هیئت ایرانی به سرپرستی حجتالاسلام حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان، توافقی معروف به «سعدآباد» میان طرفین به امضا رسید.
مطابق این توافق ایران پذیرفت بهمنظور اعتمادسازی، همه فعالیتهای هستهای صلحآمیز خود را که مرتبط با غنیسازی اورانیوم بود، بهصورت داوطلبانه تعلیق کند و متقابلاً سه کشور اروپایی نیز متعهد شدند زمینه عادیسازی پرونده هستهای ایران در آژانس انرژی اتمی و جلوگیری از ارجاع آن به شورای امنیت را فراهم آورند.
اما در عمل جهانیان شاهد بودند که وزرای خارجه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه در نشست شورای حکام در خرداد ۸۳، برای مختومه کردن پرونده ادعایی علیه برنامه هستهای ایران تلاشی به خرج ندادند و در نهایت شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای ضد ایرانی تصویب کرد که در آن قطعنامه، نهتنها حق مشروع غنیسازی اورانیوم برای ایران انکار شده بود که حتی بر کشورمان تکلیف شده بود که طراحی تأسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان و احداث رآکتور تحقیقاتی آبسنگین اراک را نیز متوقف کند!
درنهایت با واکنش قاطع رهبر انقلاب و تکلیف دولت وقت به لغو محدودیتها این توافق که عملاً نتیجهای جز ابراز ضعف برای ایران نداشت لغو و صنعت هستهای باهمت دانشمندان جوان کشور وارد مسیر رشد و شکوفایی جدیدی شد اما این بار برجام بود که سد راه شد، هرچند مذاکرهکنندگان برجام همان کسانی بودند که توافق خسارت بار سعدآباد را در کارنامه داشتند اما از این تجربه تلخ عبرت نگرفتند یا شاید نخواستند عبرت بگیرند!
درمجموع می توان این چنین نتیجه گرفت که برآیند رفتار آمریکاییها و غربیها در عرصهی سیاست خارجی همواره این بوده است (و البته خواهد بود) که به دنبال تضعیف کشورهای مستقل هستند، بهنحویکه ابتدا با مذاکره و تحمیل نظرات خود توان دفاعی و اقتصادی کشورها را به حداقل میرسند و بعد شروع به وارد کردن هجمه میکنند تا اهداف خود را عملی سازند، همان نسخهای که در لیبی و عراق تا حدودی جواب داد و حتی به اذعان مقامات آمریکایی در قالب مذاکره با کره شمالی نیز دنبال میشد.
حتی در مذاکرات هستهای که به توافق برجام منجر شد آمریکا بعد از محدود کردن صنعت هستهای ایران در این چارچوب مسائلی همچون توان موشکی و اتهام حمایت از تروریسم را به بهانه حضور فعال ایران در محور مقاومت پیش کشید و برخی عوامل داخلی نیز دنباله آن را گرفتند اما درنهایت با تدابیر رهبر معظم انقلاب و تأکید معظم له بر افزایش اقتدار و توانمندیهای دفاعی نتوانست ایران را به سمت سرنوشت مشابهی مانند لیبی بکشاند و ناکام ماند.
انتهای پیام/
هرچند تجربیات پیش از انقلاب اسلامی و سیطره آمریکاییها بر سرنوشت ملت و منابع کشور در دوره حکومت پهلوی از کودتای ۲۸ مرداد و اعتماد تلخ مصدق به آمریکا تا تصویب کاپیتولاسیون و غارت سرمایههای نفتی ایران بهصورت واضح و روشن در برابر دیدگان همه قرار دارد اما بعد از انقلاب و از اولین روزهای استقرار دولت موقت هم برخی همچنان بر طبل دوستی و روابط عادی جمهوری اسلامی با آمریکا کوبیده و از تنشزایی گفتند.
,آنجا که امام (ره) میفرمایند: «ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت، اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سرسپردگانی میباشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند و هماکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمیدارند.» صحیفه امام؛ ج ۱۵؛ ص ۴۴۶
, .,برخی از جریانات سیاسی لیبرال و غربگرا همواره به دنبال تلقین و القاء گزاره مهندسیشده «مقاومت در برابر دشمنان هزینه دارد» به افکار عمومی بودهاند، این جریان اعتقادش بر این است که اساساً مقابله جمهوری اسلامی با بهاصطلاح ابرقدرتها و بهخصوص ایستادگی در برابر آمریکا اشتباه و بدون منطق و استدلال است.
, .,, ,
لذا جریان غربگرا با طرح مسائلی همچون مذاکره از هیچ کوششی برای غلبه دادن منطق سازش بر منطق مقاومت و ایستادگی دریغ نمیکند و در طول سالهای بعد از انقلاب با عناوین متفاوتی این تفکر بهعنوان پایه اصلی دیدگاه این طیف در سیاست خارجی در دولتهای سازندگی، اصلاحات و اخیراً اعتدال بروز داشته و به جد دنبال شده است.
,شاید برخی هنوز هم دلباختهی آمریکا و غرب باشند اما حداقل برای آحاد ملت ایران دو تفکر «ایستادگی» و «سازش» در عرصه عمل امتحان خود را پس دادهاند؛ تجربهی گران بهایی همچون دفاع مقدس نشان داده ایستادگی در مسیر حق، بهشرط عمل به الزاماتِ این حرکت، قطعاً پیروزی را به همراه خواهد داشت.
,این تجربهی عینی اساساً یک سنت و وعدهی الهی است، خداوند در قرآن کریم میفرماید که «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا»؛ «لَا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیْئًا»؛ یعنی نمیتوانند هیچ زیانی به شما برسانند؛ اما بهشرط چه؟ بهشرط صبر و تقوا…
, …,از زاویه دیگر و در نگاهی به رابطه و تعامل کشورهایی که بر مبنای مقاومت و سازش حرکت کردند میتوان تصویری از نتایج و پیامدهای این دو گفتمان را نظاره کرد و این نتیجه را گرفت که هرکجا و در هر موضوعی دولتها و ملتها تسلیم زورگویی و خواستههای بهناحق و نابجای آمریکا و دیگر قدرتهای استعمارگر شدند و بعضاً خوشخدمتی کردند پس رفت کرده و هزینههای بیشتری را متحمل شدهاند و هرکجا که در برابر قلدرمابی ها و سیاستهای ظالمانه ایستادگی و مقاومت نشان دادند در مسیر استقلال قرارگرفتهاند.
,لیبی؛ مذاکراتی که به نام رفاه اقتصادی به جنگ و فروپاشی رسید
, لیبی؛ مذاکراتی که به نام رفاه اقتصادی به جنگ و فروپاشی رسید, لیبی؛ مذاکراتی که به نام رفاه اقتصادی به جنگ و فروپاشی رسید,ازجمله کشورهایی که تصور میکرد مشکلات داخلی و اقتصادی خود را از طریق مذاکره با آمریکا میتواند برطرف کند، لیبی بود، معمر قذافی در ابتدا به مخالفت باسیاستهای آمریکا و اسرائیل پرداخت و از جنبشهای آزادیبخش در جهان اسلام، فلسطین و حتی ایرلند حمایت کرد و مجموعه اقدامات این کشور موجب شد تا تحت تحریمهای نفتی آمریکا قرار بگیرد.
,همچنین متهم کردن لیبی در ماجرای ساقط شدن هواپیمای آمریکایی بهانه خوبی بود تا سه قطعنامه تحریمی بر ضد این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شود.
, .,تنشهای صورت گرفته میان لیبی و غرب، تحریم و تهدیدهای نظامی آمریکا علیه این کشور، موجب شد تا قذافی از روی ترس اما به بهانه «اقتصاد مرفه» پای میز مذاکره بر سر مسائل هستهای و موشکی خود برود.
,, ,
فشارهای اقتصادی و بینالمللی علیه لیبی موجب شد تا رفتهرفته این کشور مذاکرات پشت پردهای را با آمریکا شروع کند تا جایی که در سال ۲۰۰۳ لیبی از آمادگی کشورش برای توقف کامل برنامههای اتمی خود خبر میدهد جمعکردن برنامه هستهای این کشور آغاز شد، در سال ۲۰۰۴ حذف و از بین بردن سلاحهای لیبی هم انجام گرفت و برد موشکهای این کشور به ۲۰۰ کیلومتر محدود شد.
, .,اما از بین رفتن صنعت هستهای لیبی نهتنها اقتصاد مرفه برای آنها را به ارمغان نیاورد بلکه شخصیت انقلابی قذافی را نیز از بین برد و با آغاز انقلابها در کشورهای عربی، لیبی نیز دستخوش تحولات شد و قذافی علیرغم اینکه به خواست آمریکاییها تن داده بود اما موردحمله کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا قرار گرفت.
,در سال ۲۰۱۱ آمریکا سفارت خود را در طرابلس بست و خواستار مقابله سخت با دولت لیبی شد و صدور قطعنامه ۱۹۷۳، عملیاتی برای اسقاط معمر قذافی آغاز و نهایتاً چند ماه بعد دولت قذافی ساقط و خودش بهدست مخالفان و به طرز فجیعی کشته شد.
, .,مصر؛ یک انقلاب ناتمام، فرار از استبداد و تن دادن به استعمار
, مصر؛ یک انقلاب ناتمام، فرار از استبداد و تن دادن به استعمار, مصر؛ یک انقلاب ناتمام، فرار از استبداد و تن دادن به استعمار,یکی دیگر از کشورهایی که سازش با آمریکا را بر مقاومت در برابر شیطان بزرگ ترجیح داد مصر بود. اولین جرقه انقلاب مصر و «بیداری اسلامی» در این کشور در سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد تا مردم مصر در پرتو انقلاب مردمی به رؤیای چندین ساله خود برای رسیدن به آزادی و تشکیل دولت مردمسالار غیرنظامی دست یابند.
, .,, ,
در جریان بیداری اسلامی مردم مصر با برکناری حسنی مبارک، محمد مرسی را در کسوت رئیسجمهور، مأمور تشکیل دولت کردند اما محمد مرسی در جایگاه منتخب مردم این رؤیای تحققیافته را با تلاش خود برای نزدیکی به آمریکا به رؤیای ناتمام مردم مصر تبدیل کرد.
, .,تلاش مرسی برای نزدیکی به آمریکا در راستای کاسته نشدن از میزان کمکهای اقتصادی این کشور به مصر و ارتش آن، باعث شد آمریکاییها به یار جدید خود در منطقه نیز پشت کرده و با کودتایی نظامی، رئیسجمهور منتخب را به زندان بیفکنند و دوباره نظامیان اوضاع را در دست بگیرند این در حالی است که هیلاری کلینتون در سفر به مصر گفته بود برای تشکیل دولت دموکراتیک تمام تلاش خود را به کار میبندد!
, !,کره شمالی؛ مذاکراتی که باز هم زیادهخواهی آمریکا نمایان کرد
, کره شمالی؛ مذاکراتی که باز هم زیادهخواهی آمریکا نمایان کرد, کره شمالی؛ مذاکراتی که باز هم زیادهخواهی آمریکا نمایان کرد,بعد از سال ها کشمکش و درگیریهای لفظی میان رهبران آمریکا و کره شمالی، کیم جونگ اون در مارس ۲۰۱۸ در یک چرخش ناگهانی از رئیسجمهوری آمریکا برای دیدار مستقیم دعوت کرد.
, .,در پی این دعوت، رئیسجمهور آمریکا و رهبر کره در جزیره سنتوزای سنگاپور یکدیگر را ملاقات کردند و طرفین به توافقاتی نیز دست یافتند، چندی بعد دوباره ترامپ به دیدار با کیم جونگ اون علاقه نشان داد و این بار در هانوی پایتخت ویتنام یکدیگر را ملاقات کردند. باوجودآنکه ترامپ در آغاز این دیدار گفته بود که او فکر میکند اجلاس سران بسیار موفق خواهد بود، اما این نشست به شکست انجامید.
, .,دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا در کنفرانس بعد از نشست با رهبر کره شمالی میگوید: «آنها در اصل میخواستند تحریمها بهطور کامل برداشته شود اما ما نمیتوانستیم این کار را بکنیم، ما باید از این موضوع دوری میکردیم.»
, .,همچنین ترامپ میگوید: «ما پیشنهاد کره شمالی درباره خلع سلاح اتمی از مناطقی که ازنظر ما کمتر اهمیت دارند را در ازای لغو کامل تحریمها نپذیرفتیم»
,, ,
اما اظهارات مقامات کره شمالی برخلاف ادعای ترامپ است، چنانچه رهبر کره شمالی قبل از این در مورد آمادگی خود برای خلع سلاح هستهای شبهجزیره کره میگوید: «اگر آماده ادامه خلع سلاح هستهای شبهجزیره کره نبودم، اینجا در ویتنام با رئیسجمهوری آمریکا دیدار نمیکردم»، حتی به گفته وزیر خارجه کره شمالی، پیونگیانگ همچنین آماده بود تا بهصورت کتبی توقف آزمایشهای موشکی و هستهای را اعلام کند.
, .,وی در مورد ادعای ترامپ که «کره شمالی خواستار آن بود که تمامی تحریمهای این کشور لغو شود» را نادرست خواند و در این زمینه میگوید: «کره شمالی در نشست سران فقط خواهان لغو تعدادی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد بود که در اقتصاد این کشور و زندگی مردم اختلال ایجاد کردهاند»
,اما همانطور که از این موضعگیریها برمی آید، آمریکا به دنبال مذاکره واقعی با کره شمالی به شکل برد-برد نبوده است بلکه صرفاً خواستار آن بود که بتواند به خلع سلاح کره شمالی بدون اعطای کمترین امتیاز دست پیدا کند، لذا چنین موضعگیریها و زیادهخواهیهای آمریکا باعث شد تا این مذاکرات به بن بست برسد.
,در این بین شاید نکته مثبت در رفتار سیاستمداران کره شمالی این باشد که حتی در پرتو مذاکره نیز علیرغم اینکه این کشور به دلیل دنبال کردن برنامههای هستهای و موشکی با تحریمهای خارجی مواجه است اما تاکنون نهتنها عقب ننشسته است بلکه بهسرعت برنامههای خود را دنبال میکند.
,عراق؛ سالها بحران و نا امنی دستمزد خوشخدمتیهای صدام به آمریکا
, عراق؛ سالها بحران و نا امنی دستمزد خوشخدمتیهای صدام به آمریکا, عراق؛ سالها بحران و نا امنی دستمزد خوشخدمتیهای صدام به آمریکا,یکی دیگر از کشورهایی که پس از سالها همکاری و بهنوعی اطاعت از آمریکا نهایتاً کارش به حمله نظامی انجامید، عراق بود، بعد از جنگ خلیجفارس و صدور قطعنامه ۹۸۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۹۵ و به دنبال تحریمهای سازمان ملل ضد عراق برنامه «نفت در برابر غذا» در این کشور به اجرا درآمد.
, .,, ,
صدام در سال ۱۹۹۸ به همکاری با آمریکا پرداخت و اجازه داد در برخی از مراکز حساس این کشور دوربین نظارتی گذاشته شود، اجازه بازدید از ۸ سایت نظامی متعلق به ریاستجمهوری را صادر کرد ولی باوجود تمام این اقدامات، بازرسان سازمان ملل اعلام کردند عراق با آنها همکاری لازم را ندارد!
, !,در سال ۲۰۰۲ بازهم صدام به بازرسان اجازه داد به عراق بازگردند اما جورج بوش در سال ۲۰۰۳ به بهانه از بین بردن سلاحهای کشتارجمعی به این کشور حمله کرد.
, .,نتیجه مطیع بودن صدام در برابر خواستههای آمریکا و کشورهای غربی اما موجب شد تا این کشور دستخوش تحولات گسترده و طولانی شود تا جایی که هماکنون نیز عراق بهرغم روی کار آمدن یک حکومت مردمی، شاهد بحرانهای متعدد ازجمله حضور گروهکهای تکفیری و تروریستی در این کشور در سالهای اخیر بود و وعده آمریکا برای ایجاد امنیت در این کشور نهتنها محقق نشد بلکه مشکلات عدیدهای را پیش آورد.
, .,ایران و توافق سعدآباد؛ تجربهای که برای برخی عبرت نشد
, ایران و توافق سعدآباد؛ تجربهای که برای برخی عبرت نشد, ایران و توافق سعدآباد؛ تجربهای که برای برخی عبرت نشد,از سایر کشورها که بگذریم حتی در عرصه سیاست خارجی ایران نیز در مقاطعی برخی با تکیهبر سیاست نخ نما شده اما خوشرنگ و لعاب تنشزدایی به مذاکره و درنهایت اجرای خواست طرف مقابل تن دادند که البته نتیجهی آن چیزی جز فشار بیشتر و زیادهخواهی طرف غربی و انعکاس پالسهای ضعف نبود.
,۱۷ سال پیش یعنی در تاریخ ۲۹ مهرماه سال ۱۳۸۲، سرانجام پس از چند دور مذاکرات هستهای میان هیئت ایرانی به سرپرستی حجتالاسلام حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان، توافقی معروف به «سعدآباد» میان طرفین به امضا رسید.
, .,, ,
مطابق این توافق ایران پذیرفت بهمنظور اعتمادسازی، همه فعالیتهای هستهای صلحآمیز خود را که مرتبط با غنیسازی اورانیوم بود، بهصورت داوطلبانه تعلیق کند و متقابلاً سه کشور اروپایی نیز متعهد شدند زمینه عادیسازی پرونده هستهای ایران در آژانس انرژی اتمی و جلوگیری از ارجاع آن به شورای امنیت را فراهم آورند.
, .,اما در عمل جهانیان شاهد بودند که وزرای خارجه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه در نشست شورای حکام در خرداد ۸۳، برای مختومه کردن پرونده ادعایی علیه برنامه هستهای ایران تلاشی به خرج ندادند و در نهایت شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای ضد ایرانی تصویب کرد که در آن قطعنامه، نهتنها حق مشروع غنیسازی اورانیوم برای ایران انکار شده بود که حتی بر کشورمان تکلیف شده بود که طراحی تأسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان و احداث رآکتور تحقیقاتی آبسنگین اراک را نیز متوقف کند!
, !,, ,
درنهایت با واکنش قاطع رهبر انقلاب و تکلیف دولت وقت به لغو محدودیتها این توافق که عملاً نتیجهای جز ابراز ضعف برای ایران نداشت لغو و صنعت هستهای باهمت دانشمندان جوان کشور وارد مسیر رشد و شکوفایی جدیدی شد اما این بار برجام بود که سد راه شد، هرچند مذاکرهکنندگان برجام همان کسانی بودند که توافق خسارت بار سعدآباد را در کارنامه داشتند اما از این تجربه تلخ عبرت نگرفتند یا شاید نخواستند عبرت بگیرند!
,درمجموع می توان این چنین نتیجه گرفت که برآیند رفتار آمریکاییها و غربیها در عرصهی سیاست خارجی همواره این بوده است (و البته خواهد بود) که به دنبال تضعیف کشورهای مستقل هستند، بهنحویکه ابتدا با مذاکره و تحمیل نظرات خود توان دفاعی و اقتصادی کشورها را به حداقل میرسند و بعد شروع به وارد کردن هجمه میکنند تا اهداف خود را عملی سازند، همان نسخهای که در لیبی و عراق تا حدودی جواب داد و حتی به اذعان مقامات آمریکایی در قالب مذاکره با کره شمالی نیز دنبال میشد.
,حتی در مذاکرات هستهای که به توافق برجام منجر شد آمریکا بعد از محدود کردن صنعت هستهای ایران در این چارچوب مسائلی همچون توان موشکی و اتهام حمایت از تروریسم را به بهانه حضور فعال ایران در محور مقاومت پیش کشید و برخی عوامل داخلی نیز دنباله آن را گرفتند اما درنهایت با تدابیر رهبر معظم انقلاب و تأکید معظم له بر افزایش اقتدار و توانمندیهای دفاعی نتوانست ایران را به سمت سرنوشت مشابهی مانند لیبی بکشاند و ناکام ماند.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه